معمار کیست ؟ویترویوس پدر معماری در قدیمی ترین کتاب معماری موجود ( ده کتاب معماری ) ویژگیهای معمار را چنین بیان می کند :
معمار باید به علوم و معارف گوناگون آراسته باشد، چون با قوه تمییز او است که تمامی آثار دیگر هنرها به محک در می آید.
معرفت معمار فرزند علم و عمل است . عمل، ممارست مداوم و منظم در کار است یعنی کاردستی با انواع مصالح ، طبق یک نقشه و عمل ، قدرت بیان و نمایش چابک دستی معمار است طبق اصول تناسبات.
پس معمارانی که کسب مهارت دستی را مراد خویش قرار داده اند بی علم ، هیچ زمان نتوانسته اند منزلتی را بیابند که سزاوار مرارتهایشان باشد، چون آنانکه فقط بر علم و تتبع تکیه کرده اندکه بی گمان به دنبال صورت بوده اند و معنی.لکن آنانکه معرفتی کامل از علم و عمل دارند ، همچون مردانی تا بن دندان مسلح ، بی درنگ به مراد خود دست یافته اند و افتخار را نصیب خویش کرده اند.
در همه امور ، خاصه معماری ، دو چیز است : آنچه معین است و آنچه به چیزی معنی می بخشد. انچه معین است ، موضوعی است که از آن سخن می گوییم و آنچه معنی می بخشد ، اثباتی است طبق اصول علمی.پس آنکس که خود را معمار می خواند باید در دو هر متبحر باشد. او باید بالذات با استعداد باشد و هم مستعد تعلیم دیدن.معمار باید تعلیم دیده باشد تا از خود خاطره های ماندنی تر در رسالتش بجا بگذارد.معمار باید علم رسم نقشه را بداند تا بتواند بی فوت وقت طرحهایی ترسیم کند ، برای بیان شکل کاری که پیشنهاد می کند.
هندسه نیز کمکی بزرگ به معماری است. خاصه اینکه به ما کاربرد خط کش و پرگار را می آموزد تا در تهیه نقشه های ساختمان در محدوده املاک آمادگی یابیم و گونیا و تراز و شاغول را به درستی به کار بریم.علم روشنایی را نیز باید بداند چرا که با آن و با استفاده از هندسه نور درون ساختمانها می تواند از نقاط معین ساختمان رسم شود.
معرفتی گسترده از تاریخ لازم است ، زیرا در میان بخشهای تزیینی ساختمان ، بسیاری از نقوش هستند که معنی نهفته در آن را باید بتواند برای دیگران بیان کند.
و اما فلسفه که معمار را بلند نظر و نه خود بین و خاضع ، عادل و درستکار می سازد بدون آزمندی . این اهمیتی بسزا دارد ، چرا که اثری نمی تواند بدون صداقت و راستی به درستی خلق شود. معمار نباید آزمند باشد و خاطر خود را با اندیشه ی کسب در آمد مشغول نماید. اینها همه از جمله احکام فلسفه است.
معمار همچنین باید موسیقی را نیز درک کند تا بتواند از علم فواصل موسیقی و ریاضی آگاهی داشته باشد.معمار باید علم طب را به علت مسائل اقلیم ها ، هوا ، صحت و عدم صحت زمینها و استفاده از آبهای مخلف را بداند. زیرا بی این ملاحظات صحت در یک خانه فراهم نخواهد شد.
او باید قوانین را بداند. باید قوانینی را بداند که در ساختمانهایی که دیوارهای مشترک دارند لازم است ، با توجه به آبی که از پلکان می ریزد و نیز قوانینی درباره ی زهکشها ، پنجره ها و تامین آب و سایر مقوله ها از این دست باید بر معماران شناخته شده باشد تا پیش از آن ساختمانها را بنا نگذارند و پس از پایان یافتن کار به حل بپردازند.
با نجوم است که ما شرق و غرب و شمال و جنوب را و همچنین با علم افلاک اعتدالین ، زمان تحول و مسیر ستارگان رامی یابیم . اگر کسی به این امور آگاهی نداشته باشد ، نخواهد توانست نظریه ی ساعتهای آفتابی را بفهمد.وی می گوید: من فکر می کنم هرکسی حق ندارد عجولانه خود را معمار بنامد بی آنکه از کودکی از پله های این علوم بالا رفته باشد و با این گونه دانش ، هنرها و علوم مختلف پرورش یافته ، به اوج سرزمین مقدس معماری برسد. شاید در نزد بی تجربه ها شگفت نماید که طبیعت انسانی بتواند اینچنین موضوعات زیادی را درک کند و به خاطر بسپارد. اگرچه مشاهده ی این امر که تمامی علوم پیوندی مشترک از یگانگی و وحدت دارند ، به این باور منجر خواهد شد که امر مزبور به سادگی می تواند تحقق یابد.
البته اینکه پیتئوس ( سازنده معبد میروانا در پیرنه ) گفت : « معمار باید در تمام هنر ها و علوم خبره باشد ، بسیار بیش از مردانی که هر یک با کار خود و ممارست در آن ، یک مبحث را به حد کمال رسانیده اند . » در واقع تحقق نمی یابد.پس معمار نباید باشد و نمی تواند باشد ادیبی چون ارسطرخس ، هر چند از ادب بی بهره نباشد ، نیز موسیقی دانی چون اریسو کزنوس هرچند از موسیقی به بهره نباشد و نیز نقاشی چون آپلس هر چند در طراحی بی مهارت نباشد و پزشکی چون بقراط هر چند از طب بی بهره نباشد......
تقدس آب در فرهنگ کهن ایران

سرزمین ایران از نظر جغرافیایی و آب و هوایی از مناطق خشک و همیشه با مشکل کم آبی و خشکسالی روبه رو بوده است، و جود سدهای قدیمی و آثار باقی مانده شبکه های آبیاری و قنات ها، همه نمونه هایی از نبرد مردم کشور ما با دیو خشکی و بی آبی است. همین کمبود آب و وجود بیابان های خشک بود که حرمت نهادن ویژه به آب را در میان مردم ایران در گاه باستان به وجود آورد. در فرهنگ ملی ما، آب را مظهر روشنایی دانسته اند و آن را نماد پاکی می دانند. درگذشته ای نه چندان دور، هیچ خانه ای نبود که حوضی در آن نباشد، حوض های زیبا و کوچک و بزرگ با کاشی های آبی فیروزه ای نماد مشخص زندگی در هر خانه ای بود.
حوض و استخر در باغ های ایرانی و حتی در خانه های ایران اهمیت زیادی داشته و دارد، آب این حوض ها ذخیره ای برای آب پاشی گل و حیاط و ایوان هاست. ایرانیان همچنین “در حوض ها و استخرها از فواره نیز که از ملل خارجی آموخته اند استفاده نموده اند. ، باغ بزرگ هزار جریبی در اصفهان که در زمان صفویه ساخته شد، دارای ۵۰۰ فواره بوده است، در برخی از مواقع یک سیب سرخ را در میان آبی که از فواره بیرون می جهید قرار می دادند و این سیب همچنان در دهانه فواره بالا و پائین می رفت در مواردی دیگری آب از دهان یک شیر بیرون می جست و به استخری که به آن متصل بود سرازیر می شد، همچنین در زیر زمین های منازل نیز مردم با ایجاد حوض های کوچک به شکل های مختلف حوضخانه می ساختند و بیشتر در تابستانهای گرم، در هوای خنک و مطبوع آن به استراحت و گفت و شنود می پرداختند. از دیگر کارهای سنتی که ایرانیان در زمینه استفاده از آب انجام می دادند، “ساخت آب انبار بود، که برخی از آنها از دید معماری نیز اثری شایان توجه بود.اون گارسیادوسیلوا نیگوئروا(( سفیر فیلیپ سوم پادشاه اسپانیا)) راجع به آب انباری در لار که بسیار توجه او را جلب کرده، در سفر نامه خود مطالبی به رشته تحریر در آورده است.
در جاده های کویر و دشت پهناور میانه ایران که کمتر به آب دسترس بود و اگر هم باریکه ای آب بود، چنان پر نمک و شور بود که نمی شد از آن استفاده کرد، حوض، برکه، پایاب و چاه درست می کردند. هنوز هم در راه های میان یزد و خراسان و راه تهران – کاشان – اردستان، از این چاه خانه ها بر جا مانده و مورد استفاده قرار می گیرد. فرم و ساختمان گرمابه ها و محل آنها نیز، بخش ارزنده ای از فرهنگ ملی ما و چگونگی استفاده از آب در این مکان، جایگاه ارزنده آب را در نظافت و پاکیزگی مردم کشور ایران نشان می دهد، که ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ سال پیش قدمت دارد. گرمابه ساختمانی گرم با ظرفی بزرگ به نام(آبزن) بوده است. و برای آنکه آب را مقدس می شمردند و نمی خواستند آن را آلوده کنند، آب استفاده شده را بعد از استحمام روی زمین و یا به آسمان می پاشیدند و به هیچ عنوان آن را وارد آب پاک نمی کردند.کاریز یا قنات نیز یکی از ابداعات و اختراعات ایرانیان است. گناباد است که طول آن ۷۰ کیلومتر و “مادر چاه” آن در حدود ۳۵۰ متر عمق دارد. وضع آبدهی قنات های ایران در حدود ۷۵۰ تا ۱۰۰۰ متر مکعب در ثانیه تخمین زده می شود . تعداد قنات های ایران را حدود ۵۰ هزار رشته دانسته اند. پس از زلزله بم با ستانشناسان قدیمی ترین شبکه قنات جهان را با قدمتی بیش از دو هزار سال در آن منطقه کشف کرده اند. شاردن جهانگرد فرانسوی که در قرن هفدهم میلادی از ایران بازدید کرده است اشاره می کند که در نزدیکی اصفهان در قصبه نجف آباد زرتشتیان زندگی می کنند که کار آنهاکشاورزی است و در سراسر قرن نوزدهم، زرتشتیان به عنوان باغبانان و مقنیان ماهر برای ایجاد “قنات” شهرت داشتند. ایرانیان همچنین در ساخت سد نیز از مهارت برخوردار بودند و ضمن استفاد از شرایط طبیعی محیط برای ساختن سد، توجه ویژه نیز به حفظ محیط زیست داشتند، از جمله معروف ترین این سدها سد “مرو” بر روی رود مرغاب بود، این سد در ۶ فرسخی شهر مرو قرار داشت و ۱۰ هزار نفر از آن حفاظت می کردند. آسیاب های آبی نیز در سراسر خاک ایران به وفور وجود داشته و ایرانیان بر رودخانه ها آسیابهای آبی تعبیه می کردند و در برخی از شهرها همچون سرخس، آسیابی بزرگ(خراس) داشتند که با چهارپایان می گردید در تاریخ از آسیاب های معروف شوشتر در خوزستان نیز سخن رفته است.
نقش آب در معماری
بررسی اجمالی نقش آب در معماری ایرانی
نویسنده: حمید شاهین پور
نقش آب در شکل گیری نخستین زیستگاه های انسانی پاسخی است به یک نیاز زیستی. اما وقتی فراتر از یک نیاز، خانه سازی و بنای مجموعه های مسکونی بار فرهنگی می گیرد، معماری پدید می آید و آب در زندگی انسان جایگاه هنری پیدا می کند و از خلاقیت هنرمندان و معماران مایه می گیرد. درک مفهوم آب در معماری همان درک معماری آب است. درک قوانین فیزیکی رفتار آب، احساسات ما در مقابل کنش و واکنش آب و مهمتر از همه نقش و تمثیل و ارتباط آن با زندگی انسان ها است. آب استعاره ای متناقض است و به همراه خاک، آتش و هوا، عناصر چهارگانه تشکیل دهنده جهان هستی به شمار رفته است.
آب یکی از عناصر طبیعی به شمار می رود که ماهیتی تغییر ناپذیر دارد. هرجاکه ظاهر می شود، کاربرد آن باید منعکس کننده برداشت طراحان و سازندگان از طبیعت باشد. دسترسی به منابع آب از دیرباز به عنوان یکی از مهم ترین عوامل موثر در مکان یابی شهری مورد توجه بوده است. بررسی کلی جغرافیایی شهرهای ایران به خوبی وابستگی میان زندگی شهری و دسترسی به منابع آب را نشان می دهد. فلات ایران به دلیل تنوع اقلیمی و چشم انداز محیط طبیعی درهمه جا از منابع آب سطحی مطمئن برخوردار نیست، زیرا همان طور که آب های سطحی زمین، چون دریا و رودخانه و دریاچه در معماری و به وجود آمدن آن نقش دارد، دربسیاری از مناطق که از این منابع سطحی به دورهستند، نیاز مردم از راه منابع زیرزمینی، چون قنات و چاه ها حاصل می شود. .
ساحل رودخانه ها بستر پیدایش و رشد بیشتر فرهنگ های کهن جهان است. در ایران نیز هرجا رودخانه ای جاری بوده، به سرعت و شتاب فرهنگی افزوده است وخود نیز در درون فرهنگ جا باز کرده است. و باید گفت آب در گذشته های بسیار دور باعث به وجود آمدن مراکز حیاتی و روش اقتصادی وشهرنشینی بوده است.
پیش از ظهور اسلام، در ایران، معماری در کنار آب و دردامن طبیعت بدون آنکه آن را مخدوش سازد، حضور خودرا اعلام می کند ونقش آب بیشتر نقش تجردی است. نیایش گاه ها و معابد وآتشکده ها درکنار آب و درنهایت احترام به وجود آب شکل گرفت. گویی آب گذزگاه انسان برای ورود به دنیای دیگر بود. آب نقش معنوی خود را در معماری ایران نشان داد، به گونه ای که گردش آب نمایش تجردی آب درطبیعت است وتمام جوهر وخواص آب به صورت مجرد که ظاهرا جنبه نمایشی پیداکرده و در نیایش آب منظور بوده است.
پس رودخانه ها وچشمه ها و دریاچه ها دارای جایگاه آیینی و اعتقادی بودند. این جایگاه به خودی خود شکل نمی گرفت. ساخت و وجود بنای مکان ها بود که باورها و افسانه ها و آداب و رسومات را متجلی می ساخت. آب هایی که از دهانه سراب های بزرگ از دل کوه و درون غار و ازمیان سنگ وخاک بیرون می زند و روی زمین جاری می شوند، چشمه های کوچک و بزرگی هستند که ازمیان سنگ وصخره می جوشند و درساخت بناهایی که در اطراف آنها ساخته می شود نقش مهمی دارند. و در اینجا می بینیم که دو عامل آب وصخره در امر احداث بناهای بوجود آمده نیز مدخلیت دارند. پس همانطور که آب در ساخت باغ نقش دارد، باغ نیز در به وجود آمدن شهر نقش خود را ایفا می کند. تحولات مربوط به شهرها و رابطه ساختار میان باغ وشهر آن چنان است که می توان از سویی باغ را شهر و شهر را باغ نامید و از سوی دیگر باغ را به مثابه کارگاه طرح اندازی شهز تلقی کرد که نمونه این مطلب را می توان درگفتار <کلاریخد>، سیاح دوره تیموری بیان کرد که رابطه ساختاری میان باغ شهر در آن شهر موقت که درازای سراپرده ها وخرگاه ها وخیمه هارا به روشنی بازسازی کرده است.
نمونه دیگر این باغ شهر را در اصفهان می توان دید و چهارباغ و کو چه هایی که در جهات مختلف آن امتداد داشت و این یکی از اصول طرح اندازی شهری بود.
در ایران باستان، معماری به سوی آب حرکت می کند و درکنار آن آرام می گیرد. ولی در دوره اسلامی آب در معماری حالت کاربردی پیدا می کند و معماران آگاهانه سعی می کنند تا به طبیعت تسلط یافته و آن را به نظم بکشانند و باشناخت قوانین فیزیکی و رفتار آب و درک نقش و تمثیل و ارتباط آن با انسان آب را به درون معماری بکشانند. آب در شکل های هندسی در اکثر بناها متجلی می شود و به نوعی مرکزیت وحدت معماری در آب شکل می گیرد. حرکت پرموج آن در مفاهیم مذهبی و ادبی هنری در فرهنگ ما جاری می شود. به این ترتیب آن چنان در ساخت و ترکیب بناهای ما وارد می شود که عملانمی توان آن را ازشکل ساخته شده جدا دانست. آب در مرکز کوشک ها وباغها و غیره ظاهر می شود. در مناطق کویری، آب کمیاب و زندگی بخش سبب شکل گیری معماری آب انبار ها و پایاب ها و رباط ها و یخچال ها می شود. و به گونه ای دیگر خودرا نشان می دهد.
آب در باغ و کوشک، نهر ها و آب نماها و جویبار و حوض و استخر و فواره ها را به وجود می آورد و هرکلام از اینها نمایانگر تسلط انسان به طبیعت است. تا تمام اینها را درکنار خود به نمایش بگذارد. آب در معماری حوض ها به عنوان سمبل آب راکد استفاده می شود و به اشکال هندسی منظم، عامل تکمیل کننده بنا می شود.
حوض های جلو بناها مکمل معماری شده و مانند آیینه آنها را در خود منعکس می کند. حوض هایی که در معماری مساجد شاهد هستیم نیز غیر از نقش تطهیر، جنبه نمادین پیدا کرده و آب هم نماد زندگی و هم نماد مرگ را به وجود آورده است. و انسان را هم از نظر جسمی پاک می کند و هم از نظر روحی و به طور کلی اینجاست که درک مفهوم آب در معماری همان درک معماری آب است
نقش آب در شکل گیری نخستین زیستگاه های انسانی پاسخی است به یک نیاز زیستی. اما وقتی فراتر از یک نیاز، خانه سازی و بنای مجموعه های مسکونی بار فرهنگی می گیرد، معماری پدید می آید و آب در زندگی انسان جایگاه هنری پیدا می کند و از خلاقیت هنرمندان و معماران مایه می گیرد. درک مفهوم آب در معماری همان درک معماری آب است. درک قوانین فیزیکی رفتار آب، احساسات ما در مقابل کنش و واکنش آب و مهمتر از همه نقش و تمثیل و ارتباط آن با زندگی انسان ها است. آب استعاره ای متناقض است و به همراه خاک، آتش و هوا، عناصر چهارگانه تشکیل دهنده جهان هستی به شمار رفته است.
آب یکی از عناصر طبیعی به شمار می رود که ماهیتی تغییر ناپذیر دارد. هرجاکه ظاهر می شود، کاربرد آن باید منعکس کننده برداشت طراحان و سازندگان از طبیعت باشد. دسترسی به منابع آب از دیرباز به عنوان یکی از مهم ترین عوامل موثر در مکان یابی شهری مورد توجه بوده است. بررسی کلی جغرافیایی شهرهای ایران به خوبی وابستگی میان زندگی شهری و دسترسی به منابع آب را نشان می دهد. فلات ایران به دلیل تنوع اقلیمی و چشم انداز محیط طبیعی درهمه جا از منابع آب سطحی مطمئن برخوردار نیست، زیرا همان طور که آب های سطحی زمین، چون دریا و رودخانه و دریاچه در معماری و به وجود آمدن آن نقش دارد، دربسیاری از مناطق که از این منابع سطحی به دورهستند، نیاز مردم از راه منابع زیرزمینی، چون قنات و چاه ها حاصل می شود. .
ساحل رودخانه ها بستر پیدایش و رشد بیشتر فرهنگ های کهن جهان است. در ایران نیز هرجا رودخانه ای جاری بوده، به سرعت و شتاب فرهنگی افزوده است وخود نیز در درون فرهنگ جا باز کرده است. و باید گفت آب در گذشته های بسیار دور باعث به وجود آمدن مراکز حیاتی و روش اقتصادی وشهرنشینی بوده است.
پیش از ظهور اسلام، در ایران، معماری در کنار آب و دردامن طبیعت بدون آنکه آن را مخدوش سازد، حضور خودرا اعلام می کند ونقش آب بیشتر نقش تجردی است. نیایش گاه ها و معابد وآتشکده ها درکنار آب و درنهایت احترام به وجود آب شکل گرفت. گویی آب گذزگاه انسان برای ورود به دنیای دیگر بود. آب نقش معنوی خود را در معماری ایران نشان داد، به گونه ای که گردش آب نمایش تجردی آب درطبیعت است وتمام جوهر وخواص آب به صورت مجرد که ظاهرا جنبه نمایشی پیداکرده و در نیایش آب منظور بوده است.
پس رودخانه ها وچشمه ها و دریاچه ها دارای جایگاه آیینی و اعتقادی بودند. این جایگاه به خودی خود شکل نمی گرفت. ساخت و وجود بنای مکان ها بود که باورها و افسانه ها و آداب و رسومات را متجلی می ساخت. آب هایی که از دهانه سراب های بزرگ از دل کوه و درون غار و ازمیان سنگ وخاک بیرون می زند و روی زمین جاری می شوند، چشمه های کوچک و بزرگی هستند که ازمیان سنگ وصخره می جوشند و درساخت بناهایی که در اطراف آنها ساخته می شود نقش مهمی دارند. و در اینجا می بینیم که دو عامل آب وصخره در امر احداث بناهای بوجود آمده نیز مدخلیت دارند. پس همانطور که آب در ساخت باغ نقش دارد، باغ نیز در به وجود آمدن شهر نقش خود را ایفا می کند. تحولات مربوط به شهرها و رابطه ساختار میان باغ وشهر آن چنان است که می توان از سویی باغ را شهر و شهر را باغ نامید و از سوی دیگر باغ را به مثابه کارگاه طرح اندازی شهز تلقی کرد که نمونه این مطلب را می توان درگفتار ، سیاح دوره تیموری بیان کرد که رابطه ساختاری میان باغ شهر در آن شهر موقت که درازای سراپرده ها وخرگاه ها وخیمه هارا به روشنی بازسازی کرده است.
نمونه دیگر این باغ شهر را در اصفهان می توان دید و چهارباغ و کو چه هایی که در جهات مختلف آن امتداد داشت و این یکی از اصول طرح اندازی شهری بود.
در ایران باستان، معماری به سوی آب حرکت می کند و درکنار آن آرام می گیرد. ولی در دوره اسلامی آب در معماری حالت کاربردی پیدا می کند و معماران آگاهانه سعی می کنند تا به طبیعت تسلط یافته و آن را به نظم بکشانند و باشناخت قوانین فیزیکی و رفتار آب و درک نقش و تمثیل و ارتباط آن با انسان آب را به درون معماری بکشانند. آب در شکل های هندسی در اکثر بناها متجلی می شود و به نوعی مرکزیت وحدت معماری در آب شکل می گیرد. حرکت پرموج آن در مفاهیم مذهبی و ادبی هنری در فرهنگ ما جاری می شود. به این ترتیب آن چنان در ساخت و ترکیب بناهای ما وارد می شود که عملانمی توان آن را ازشکل ساخته شده جدا دانست. آب در مرکز کوشک ها وباغها و غیره ظاهر می شود. در مناطق کویری، آب کمیاب و زندگی بخش سبب شکل گیری معماری آب انبار ها و پایاب ها و رباط ها و یخچال ها می شود. و به گونه ای دیگر خودرا نشان می دهد.
آب در باغ و کوشک، نهر ها و آب نماها و جویبار و حوض و استخر و فواره ها را به وجود می آورد و هرکلام از اینها نمایانگر تسلط انسان به طبیعت است. تا تمام اینها را درکنار خود به نمایش بگذارد. آب در معماری حوض ها به عنوان سمبل آب راکد استفاده می شود و به اشکال هندسی منظم، عامل تکمیل کننده بنا می شود.
حوض های جلو بناها مکمل معماری شده و مانند آیینه آنها را در خود منعکس می کند. حوض هایی که در معماری مساجد شاهد هستیم نیز غیر از نقش تطهیر، جنبه نمادین پیدا کرده و آب هم نماد زندگی و هم نماد مرگ را به وجود آورده است. و انسان را هم از نظر جسمی پاک می کند و هم از نظر روحی و به طور کلی اینجاست که درک مفهوم آب در معماری همان درک معماری آب است.
نقش آب در معماری ایران باستان
در ایران باستان آب پیامآور روشنایی و پاکی به شمار میرفت و از ارزش زیادی برخوردار بود. شاید به علت اینکه ایران کشوری کمآب بوده، این مایع حیاتی بین ایشان قدر و منزلتی والا داشته است. آب در نزد ایرانیان نه تنها برای رفع نیازها مورد استفاده قرار میگرفته، بلکه از لحاظ معنوی و روحی نیز تاثیر بسیاری داشته است. آب با قابلیتهای مختلف خود مانند حیات، تازگی، درخشندگی، پاکیزگی، رونق و رواج روشنایی، سکون و آرامش و تحرک، احساسهای متفاوت در روح و روان انسان گذارده است. به همین دلیل همواره در مکانهایی که ساخته دست بشر هستند، به صورتهای مختلف برای خود جا باز کرده است.
این مساله در رابطه با مکانهایی مانند پارک یا باغ بیشتر چشمگیر است. زیرا عنصر آب به عنوان یکی از زیباترین زمینههای دید و یکی از موارد تکمیلی فضای سبز مورد استفاده قرار میگیرد. البته در این مکانها وجود آب برای پاکیزگی محل و آبیاری درختان و گلها یا استفاده برای سرویسهای بهداشتی، ضروری و پراهمیت است.
در سدههای گذشته ایرانیان باغها را بیشتر در زمینهای شیبدار احداث میکردند و با ایجاد پلکان در مسیر آب، جریان ملایم آب، تند و پر سر و صدا میشد.اصلیترین عاملی که همواره به باغهای ایرانی حیات میبخشید، آب جاری بود که در چهارباغها، جویبارها و جویهای کمشیب و مارپیچی به حرکت در میآمد و هوای باغ را مطبوع و دلپذیر میساخت. در باغهای تزیینی که به حوضها میپیوست، جدول ها معمولا با سنگ و آجر ساخته میشد. در کف آبنماها و بیشتر جاهایی که آب در جریان بود، اغلب تخته سنگی با تراش سفیدرنگ یا با طرحهای مختلف کار میگذاشتند که به موج آب، جلوه زیبایی دهد.باغهای قدیمی ایران اغلب در مناطق گرم و خشک و کمآب ساخته شدهاند و دلیل احداث آنها در چنین مناطقی، وجود چشمههای طبیعی و یا کاریز است.
وسعت هر باغ بستگی به حجم و مقدار آب موجود برای آبیاری آن دارد. باغهای شهرهای خشک و کویری به علت گرمی هوا در تابستان، همواره اهمیت خاصی داشتهاند که از آن جمله باغهای کاشان را میتوان نام برد. باغ فین کاشان که از باغهای معروف دوره صفویه، زندیه، قاجاریه و همچنین زمان ما است به علت وفور آب چشمه سلیمانی و حوض و استخر و فوارههای فراوان و درختان کهنسال و عمارتهای تاریخی، همواره جزو معرف ترین و پرجاذبه ترین باغهای کشور ما بوده است.
در باغهای ایرانی، برای ایجاد محیطی آرام، خنک و پرسایه، چارهای جز احداث جویهای آب در طول تمام باغ نبوده است و معمولا این جویها در تقاطعها به حوضچه تبدیل میشدند. آب از جویها که اغلب از حوضخانه عمارت باغ آغاز و در فاصلههای منظم با استفاده از شیب طبیعی زمین با تکرار آبشارها به داخل حوضچهها روان میشد.
آبنما که از ضروریترین عناصر ایجاد باغ محسوب میشد، بیشتر در مقابل عمارت باغ احداث میشد و بعد اصلی آن در جهت طول ساختمان و به شکلهای مستطیل، مربع، چند ضلعی و دایره بود. گاهی در داخل عمارتهای باغهای قدیمی نیز آبنما ساخته میشد که در اصطلاح به آن محل، حوضخانه میگفتند. ساکنان باغ در روزهای گرم تابستان، به ویژه هنگام نیمروز، در کنار آبنما به آسایش میپرداختند.
نقش آب در معماری ایران باستان
در ایران باستان آب پیامآور روشنایی و پاکی به شمار میرفت و از ارزش زیادی برخوردار بود. شاید به علت اینکه ایران کشوری کمآب بوده، این مایع حیاتی بین ایشان قدر و منزلتی والا داشته است. آب در نزد ایرانیان نه تنها برای رفع نیازها مورد استفاده قرار میگرفته، بلکه از لحاظ معنوی و روحی نیز تاثیر بسیاری داشته است. آب با قابلیتهای مختلف خود مانند حیات، تازگی، درخشندگی، پاکیزگی، رونق و رواج روشنایی، سکون و آرامش و تحرک، احساسهای متفاوت در روح و روان انسان گذارده است. به همین دلیل همواره در مکانهایی که ساخته دست بشر هستند، به صورتهای مختلف برای خود جا باز کرده است.
این مساله در رابطه با مکانهایی مانند پارک یا باغ بیشتر چشمگیر است. زیرا عنصر آب به عنوان یکی از زیباترین زمینههای دید و یکی از موارد تکمیلی فضای سبز مورد استفاده قرار میگیرد. البته در این مکانها وجود آب برای پاکیزگی محل و آبیاری درختان و گلها یا استفاده برای سرویسهای بهداشتی، ضروری و پراهمیت است.
در سدههای گذشته ایرانیان باغها را بیشتر در زمینهای شیبدار احداث میکردند و با ایجاد پلکان در مسیر آب، جریان ملایم آب، تند و پر سر و صدا میشد.اصلیترین عاملی که همواره به باغهای ایرانی حیات میبخشید، آب جاری بود که در چهارباغها، جویبارها و جویهای کمشیب و مارپیچی به حرکت در میآمد و هوای باغ را مطبوع و دلپذیر میساخت. در باغهای تزیینی که به حوضها میپیوست، جدول ها معمولا با سنگ و آجر ساخته میشد. در کف آبنماها و بیشتر جاهایی که آب در جریان بود، اغلب تخته سنگی با تراش سفیدرنگ یا با طرحهای مختلف کار میگذاشتند که به موج آب، جلوه زیبایی دهد.باغهای قدیمی ایران اغلب در مناطق گرم و خشک و کمآب ساخته شدهاند و دلیل احداث آنها در چنین مناطقی، وجود چشمههای طبیعی و یا کاریز است.
وسعت هر باغ بستگی به حجم و مقدار آب موجود برای آبیاری آن دارد. باغهای شهرهای خشک و کویری به علت گرمی هوا در تابستان، همواره اهمیت خاصی داشتهاند که از آن جمله باغهای کاشان را میتوان نام برد. باغ فین کاشان که از باغهای معروف دوره صفویه، زندیه، قاجاریه و همچنین زمان ما است به علت وفور آب چشمه سلیمانی و حوض و استخر و فوارههای فراوان و درختان کهنسال و عمارتهای تاریخی، همواره جزو معرف ترین و پرجاذبه ترین باغهای کشور ما بوده است.
در باغهای ایرانی، برای ایجاد محیطی آرام، خنک و پرسایه، چارهای جز احداث جویهای آب در طول تمام باغ نبوده است و معمولا این جویها در تقاطعها به حوضچه تبدیل میشدند. آب از جویها که اغلب از حوضخانه عمارت باغ آغاز و در فاصلههای منظم با استفاده از شیب طبیعی زمین با تکرار آبشارها به داخل حوضچهها روان میشد.
آبنما که از ضروریترین عناصر ایجاد باغ محسوب میشد، بیشتر در مقابل عمارت باغ احداث میشد و بعد اصلی آن در جهت طول ساختمان و به شکلهای مستطیل، مربع، چند ضلعی و دایره بود. گاهی در داخل عمارتهای باغهای قدیمی نیز آبنما ساخته میشد که در اصطلاح به آن محل، حوضخانه میگفتند. ساکنان باغ در روزهای گرم تابستان، به ویژه هنگام نیمروز، در کنار آبنما به آسایش میپرداختند.
آب و روانشناسی
انسان مجموعهای است پیچیده از روح و ذهن و جسم. همانگونه که جسم آدمی به غذا نیازمند است، ذهن و روح او نیز طالب عناصری است که به او آرامش ببخشد. در جامعه شهری که ساختمانهای بلند و خیابانها و زندگی ماشینی همه جا را احاطه کرده است، جلوههای زیبایی و هنر، بهترین پناه برای روح خسته و آرامشطلب آدمی است.امروزه در شهرها شاهد عناصری با بافت سخت مثل بتن و … به جای عناصر طبیعی (پوشش گیاهی) هستیم. لذا باید با بهکارگیری عناصری که بافت نرم دارند، گوشه عزلت و زیبایی فراهم کرد تا به روان انسان آرامش بخشید. این مکانها میتوانند پارکها و باغهای شهری باشند. آب یکی از این عناصر به شمار میرود و چه در حالت سکون و چه در حالت حرکت نوازشدهنده روح انسان است. حرکت و موسیقی آب، در جلوهگری بیشتر فضای سبز نقشی در خور توجه دارد. میتوان آب را به صورت جویبار و چشمه برای نقاط آرام و بی سر و صدا و به صورت آبشار و فوارههای بزرگ برای نقاط پرازدحام و شلوغ طراحی کرد.
آب و انعکاس سطح آب ساکن:
با انعکاس نور مانند آینه عمل میکند و پدیده های اطراف خود را با چرخش ۱۸۰ درجه نمایش میدهد، همچنین انعکاس پوشش گیاهی در آب و تابش نور خورشید روی گیاهان آبزی موجود روی آب، تصویر زیبایی برای بیننده به وجود میآورد. آب در حال حرکت نیز منعکسکننده امواج نور در فضاست؛ مانند نوری که از یک جویبار روان روی برگ درختان منعکس میشود.
آب و تاثیر آن در کاهش درجه حرارت و افزایش رطوبت:آب در پارکها و باغها به هر یک از صور مختلف، خود به نحوی در متعادل کردن درجه حرارت هوا، تامین رطوبت نسبی برای گیاهان و ایجاد طراوت، موثر است. مجموعه این عوامل از یکنواختی و خشکی محیط میکاهد.
طراحی آب در سبکهای مختلف:
جذابیت آب از دیگر عناصر موجود در پارک بیشتر است. آبنما عنصری است که اگر در پارکها خوب و کامل طراحی شود. ترکیب مناسبی ایجاد مینماید و اگر به طور صحیح مورد استفاده قرار نگیرد. باعث ضایع شدن شیوه طراحی خواهد شد. برای احتراز از بروز چنین مشکلاتی باید با احتیاط عمل کرد.آبنماها را میتوان به دو صورت منظم یا غیرمنظم طراحی کرد.
منظم (Formal) _ منظور از طراحی منظم، دادن شکل کاملا هندسی به آبنماها و آبراهههاست. این نوع آبنماها وقتی در یک چشمانداز که به شیوه منظم طراحی شده است، قرار گیرند، بهترین نمای خود را نشان میدهند. اشکال به حالت قرینه و کلاسیک به کار میروند. چشمهها و مجسمهها شکل مشخصی دارند و مواد به کار رفته، سنگ و بتنهای صاف و منظم است. البته از فایبرگلاس هم در اندازههای دلخواه و به فرم منظم میتوان استفاده کرد. آبنماهای منظم وقتی که دارای لبه برجسته باشند، جذابیت بیشتری دارند. چرا که نشستن روی لبه برجسته استخر جالب است و از طرفی برای کودکان امنیت دارد. در باغها و پارکهای کوچک شهری، بهتر است که آبنما به شیوه منظم طراحی شود
.غیرمنظم (Informal) – آبنماهای غیرمنظم میتواند از اجسام قالبریزی شده و ظروف با اشکال غیرهندسی و خیالی و یا سنتی ساخته یا به فرم آزاد با پیروی از آبگیرهای طبیعی طراحی شود. در این صورت آبنماها دارای گوشههای راست و دیوارهای عمودی و حاشیههای منظم و دستساز نیستند. یا دست کم در ظاهر این طور به نظر میآیند. برای ساخت آنها، بیشتر از سنگ و خاک و گیاهان بومی استفاده میشود. برای ایجاد آبنماهای طبیعی باید فضای کافی وجود داشته باشد. پس از مشخص شدن سبک طراحی پارک، مساحت و فرم استفاده از آب (جاری – ساکن) تعیین میشود. وسعت کل آب بستگی به مساحت پارک و شرایط اقلیمی منطقه دارد.در مناطقی که آب و هوای خشک دارند، باید پرش آب (فواره، آبشار) بیشتر باشد. در صورتی که برای آب و هوای مرطوب، ریزش و پرش آب حتیالامکان باید کمتر شود. در مناطقی مثل تهران بهتر است حدود ۲۵درصد از مساحت کل پارک به آب و آبنماها اختصاص داده شود.برحسب شرایط، توپوگرافی زمین و هدفهایی که از ایجاد آبنما وجود دارد، اشکال مختلفی از آن ساخته میشود. شکل و تعیین محل آبنما خود بستگی به موقعیت زمین و هماهنگی با دیگر عوامل باغ، همچنین سلیقه و ابتکار طراح دارد.
استخر
استخر شنا در باغهای خصوصی احداث میشود و در پارکهای عمومی، استخرها نقش آبنما را دارند و در بعضی موارد، برای بازی از آنها استفاده میشود. مانند استفاده از قایقهای موتوری و پایی. اینگونه استخرها در اوایل قرن بیستم به شکل مستطیل، بیضی یا به اشکال هندسی منظم ساخته میشدند. در قرن حاضر، در طرح اینگونه استخرها تجدیدنظرهایی شده و اشکال هندسی نامنظم با خصوصیات بهاشتی بیشتر، تزیینات نوری و تولید امواج در آب، تفنن خاصی را به همراه آورده است. به طورکلی عمق استخرها برحسب موارد استفاده و سن استفادهکنندگان، متغیر است. برای احداث استخر ابتدا مکان مناسبی در نظر گرفته میشود. این مکان باید از هر نظر برای بازدیدکنندگان جاذبه داشته باشد. علاوه بر آن روباز و آفتابگیر و حتیالمقدور کمشیب باشد.
آبنما
حوضچهها یا حوضهای کمعمق که اغلب در آنها فوارههای متعدد و چراغهای رنگین تعبیه میشود به آبنما معروف هستند. عمق آنها تا ۶۰ سانتیمتر است و برحسب شکل و فرم طراحی شده، با مصالح ساختمانی مختلف ساخته میشوند. گاهی در کناره آنها از لکههای گلکاری یا جعبههای گل استفاده میکنند. میتوان در داخل یا کنار آلاچیقها آب نماهای کوچکی احداث کرد.
چشمه
با استفاده از خصوصیات طبیعی، چشمههایی را در پارکها و باغهایی که به شیوه طبیعی و کلاسیک احداث شدهاند، طراحی میکنند. ایجاد چشمههای کوچک به طور مصنوعی به نحوی به لطافت و زیبایی فضای پارک میافزاید. در صورت امکان مسیر و حرکت آب را به صورت کانالهای زیرزمینی درمیآورند تا از یک نقطه به صورت مظهر ظاهر شود. حوضچه کوچکی نیز در کنار مظهر ایجاد میکنند تا حالت طبیعی به چشمه بدهند. چشمهها را باید با توجه به انواع طبیعی آن، با جریان تند یا ملایم، با در نظر گرفتن وضع توپوگرافی زمین با سرعت کم یا زیاد آب طراحی کرد.
برکه:
برکهها یا باغچههای آبی احداث برکه بر تلطیف هوای پارک و زیبایی آن بسیار موثر است.به اشکال منظم و غیرمنظم با اعماق مختلف در نزدیکی منطقه جنگلکاری، در وسط پارک یا در کنار سطوح گلکاری وسیع ساخته میشود. برای این منظور در قطعه موردنظر خاکبرداریهایی با اعماق مختلف و اشکال نزدیک به حالت طبیعی انجام میدهند. برای تامین آب برکه از کانالهایی آب را به آن وارد میکنند که این کانالها میتوانند جنبه تزیینی داشته باشند و به صورت آبشار و جویبار طراحی شوند. در برکهها ضمن اینکه آب راکد است متحرک هم هست تا گیاهان از موهبت طبیعی ساخته شده به دست بشر برخوردار شوند. گیاهانی که در داخل یا نزدیک برکه کاشته میشوند باید با خطوط و گلهای تزیینی منطقه هماهنگی داشته باشند.گیاهان آبزی، با اشکال متنوع و رنگ سبز برگهای خود، مناظر زندهای به باغچههای آبی داده و به آن حالت طبیعی میدهند. مهمترین خاصیتی که گیاهان آبزی در باغچههای آبی دارند، تولید اکسیژن و افزایش رطوبت هواست که در خنک کردن هوای منطقه نقش مهمی دارد. گیاهانی نظیر آلاله آبی و نیلوفر آبی با برگهای خود سطح آب را میپوشانند و ایجاد سایه میکنند که به خودی خود باعث میشود آب در فصل تابستان زود گرم نشود.
آبشار و جویبار :
آبشارها و جویبارهای طبیعی همیشه برای مردم جذابیت خاصی داشتهاند. امروز طراحان توانستهاند با الهام از زیباییهای طبیعی و از جمله آبشارها و جویبارها، در پارکها و باغها گوشههایی از طبیعت را تا حد امکان بیافرینند. ارزش وجودی آنها به جنبههای زیباییشناسی آنها محدود نمیشود، بلکه در تلطیف هوا و مطبوع ساختن فضا موثرند. جویبار را میتوان طوری طراحی کرد که دو عمل آبیاری و حرکت آب همزمان انجام شود.
فوارهها:
فواره تنها نمایشی از زیبایی آب نیست، بلکه در روزهای خشک و گرم تابستان، رطوبت هوا را افزایش میدهد و فضای دلپذیری فراهم میسازد. خلاف تصور همگان، فوارهها الزاما مصرفکننده آب نیستند. میتوان به وسیله یک پمپ شناور، آب استخر یا حوضچه را به گردش درآورد. فوارهها به سه گروه اصلی تقسیم میشوند:
۱-فوارههای پرتابی (Spray)
2-فوارههای ریزشی (Spill)
3- فوارههای جهنده (Splash).
در مناطقی که در معرض وزش باد قرار دارند، استفاده از فوارههای کوتاه و نیرومند مناسبتر است. ارتفاع فوارهها نباید بیش از فاصله منبع فواره تا لبه استخر باشد. بر پایه یک قانون تجربی، قطر استخر یا حوضچه آب، باید دست کم دو برابر ارتفاع آب فواره باشد. اگر سر فوارهها پایینتر از سطح آب تعبیه شود، زیبایی بیشتری دارد. مگر اینکه از اشکال و مجسمههای خاصی برای ایجاد فواره استفاده شود.برای نمایش فوارهها در شب از چراغهایی در زیر محل ریزش آب استفاده میکنند که بایستی با اصول نورپردازی در آب مطابقت داشته باشد. تابش نور از پایین به بالا و تنظیم میزان آن، باعث انعکاس حرکات آب در محوطه اطراف و روی شاخ و برگ گیاهان میشود و زیبایی خاصی به محیط میبخشد. در صورت وجود گیاهان آبزی یا ماهی در استخر، باید در نصب فوارهها دقت شود. برای نیلوفرهای آبی تلاطم سنگین آب مضر خواهد بود. اما اکسیژن فراوان حاصل از آب فوارههای بلند برای ماهیها مفید و مطلوب است
خانه ی بسیار ایده آل برای دانشجویان سوئد
شرکت سوئدی Tengbom که در زمینه ی طراحی های معماری کار میکند، دست به ابتکاری خلاقانه زده و خانه ای بسیار فشرده و در عین حال جذاب و راحت را در ابعاد ده متر مربع برای دانشجویان طراحی کرده است. این خانه برای دانشجویان در سوئد ، که میخواهند از شر هزینه های سنگین کرایه خانه دانشجویی راحت شوند، بسیار مناسب میباشد.
این خانه تقریباٌ از تجهیزات چوپی ساخته شده است و مجهز به امکانات زندگی و وسایل خانه نیز میباشد، و از این رو، دیگر دانشجویان نیازی به تهیه ی وسایل ندارند.
Karin Bodin،مدیر اجرایی این پروژه در گفتگو با منبع خبری Gizmag اعلام کرد، از آنجایی که اغلب مصالح بکار رفته در این خانه ی شیک، از جنس چوب میباشد، هزینه ی اجاره ی آن در مقایسه با سایر خانه های معمولی به نصف رسیده است.
این واحد مسکونی بسیار جمع و جور و شیک، مجهز به محل غذا خوری، آشپزخانه و حمام و دستشویی و یک ایوان روباز میباشد.Bodin افزود با این کار میخواهیم نشان دهیم چطور میتوان علیرغم کمبود فضا، میتوان به بهترین کیفیت طراحی رسید.
یکی از ویژگی های بسیار جالب این واحد، استفاده از قفسه هایی بر روی دیوار میباشد که میتوان از آنها به عنوان راهرویی به سمت بالا برای محل استراحت استفاده کرد. همچنین، میز غذاخوری بکار رفته شده در این واحد، میتواند به عنوان پنجره نیز مورد استفاده قرار گیرد.
به منظور طراحی اولیه ی این ساختمان، معماران با دانشجویان دانشگاه lund ارتباط برقرار کردند تا نیازهای آنها را در مورد یک خانه ی دانشجویی کامل جویا شوند. طرح این خانه بسیار کارآمد و عملی بود و تمامی دانشجویان آنرا جذاب دانستند.دیوار های ضخیم چوبی بکار رفته در این خانه به همراه شیشه های دو جداره به گرم نگه داشتن خانه در طول زمستان کمک شایانی میکند.روی هم رفته، این واحد محل زندگی بسیار ایده آلی برای دانشجویان بوده که تمامی نیازهای آنها را مرتبط با یک خانه ی دانشجویی فراهم میسازد.
Bodin افزود در حال حاضر این واحد ها مناسب با دانشجویان طراحی شده است ولی تمهیداتی اندیشیده ایم که با کمی تغییر، بتوان از ساختار آن در اتاق های هتل، دفاتر اداری نیز استفاده کرد.

در حال حاضر 22 نمونه از این واحد ها در حال آماده سازی بوده و برای سال 2014 نیز آماده ی تحویل به دانشجویان خواهد بود. البته تا آن زمان، افراد میتوانند از نمونه ی اصلی این مدل تا هشتم دسامبر 2013 در موزه ی هنری Virserum در سوئد دیدن کنند.با توجه با ملاقات هایی که تا این زمان صورت گرفته است، بسیاری از افراد نظرات زیادی را درباره ی استفاده های متفاوت از این واحد مطرح کردند. حتی افراد کهنسال نیز آمادگی خود را برای زندگی در یک چنین واحد هایی اعلام کردند!