معماری نوین گستر

هدف ما جلب رضایت شماست

معماری نوین گستر

هدف ما جلب رضایت شماست

زندگی نامه معماران ایرانی (بهرام شیردل )


زندگی نامه بهرام شیردل

یکی از ایرانیانی که در انتهای دهه ۸۰ میلادی توانست هم سو با متفکران بلند آواز اروپایی – امریکایی مباحث مهمی در حیطه معماری مطرح کند, بهرام شیردل بود. او به سال ۱۳۳۰ خورشیدی در تهران متولد شد و به سال ۱۹۷۸ میلادی از دانشگاه تورنتو کانادا در رشته معماری فارغ التحصیل شد. در سال ۱۹۸۲ میلادی دوره تخصصی معماری را در آکادمی هنری کرنبورک در ایالت میشیگان آمریکا, زیر نظر دانیل لیبسکیند گذراند. او فعالیت حرفه ای خود را با تاسیس دفتر ” مهندسان مشاور آکس رونو” در لس آنجلس آغاز و پس از آن با عنوان ” مهندسان مشاور شیردل و کیپنیس” در لندن ادامه داد. این دفتر از سال ۱۳۷۶ خورشیدی و با نام ” مهندسان مشاور شیردل و همکاران” در تهران فعالیت معماری خو را دنبال نمود. بهرام شیردل علاوه بر انجام پروژه های حرفه ای معماری, به عنوان مدیر و استاد برنامه تخصصی طراحی معماری در مدرسه AA لندن و همچنین به عنوان استاد در “انستیتو معماری کالیفرنیای جنوبی” دانشگاه هاروارد و دانشگاه های دیگری در آمریکا و اروپا به تدریس معماری پرداخته است. معماری او بارها در نشریات و نمایشگاههای مختلف دنیا در معرض نمایش قرار گرفته است.

 

شیردل در سال ۱۳۷۳ خورشیدی بعد از یک مهاجرت طولانی برای مدت کوتاهی به ایران آمد و در مصاحبه ها و سخنرانی های خود, خبر از شکل گیری جریانی تازه در معماری غرب می داد که متفاوت از آن چیزی بود که در محیط دانشگاهی ایران در دهه ۷۰ خورشیدی به آن می اندیشید. بحث اصلی شیردل , شکل گیری “فضای سوم” بود. بحث فضای سوم برای محیط دانشگاهی ایران که در حول و حوش فضای پست مدرن کلاسیسم رابرت ونتوری و تاریخ گرایی لوئی کان و تا حدودی معماری دیکانستراکشن دور می زد, بسیار غیر مترقبه و شوک آور بود. او در مصاحبه ها و سخنرانی های خود سعی در شرح “فضای سوم” داشت. “فضای سوم” مطرح شده توسط شیردل, چیزی متفاوت تر از مباحث مطرح شده معماری مدرن معماری پیش از مدرن است. او در شرح دیدگاه های خود چنین اظهار نمود: ” معماری من جهان را با تمام خوبی ها و بدی هایش می پذیرد. بدی ها را به خاطر آن که خوبی ها از درونش خارج می شوند, می پذیرد. شیوه کار من یک سبک نیست, کار من لبه ندارد.”

او در جای دیگر نیز می افزاید:” چندان مایل نیستم به معماری به عنوان یک هنرفکر کنم, بلکه در پی آن هستم که بدانم چگونه می توان معماری را به صورت رشته ای علمی در آورد که همانند فیزیک و ریاضیات در تکنولوژی اثر بگذارد و همان گونه که پدیده های علمی به پیشرفت تمدی بشر کمک می کنند, معماری نیز این رسالت را پیدا کند.[…] در همه جوامع این بحث است که آیا هنوز باید گرایش مدرنیسم را ادامه داد یا به معماری پیش از مدرن بازگشت. من یکی را “فضای اول” و دیگری را ” فضای دوم” می نامم. اگر وظیفه ما در معماری تولید فضاست, باید چیزی جز آن دو ایجاد کنیم که آن را ” فضای سوم” نام داده ایم.

مباحث و اندیشه های شیردل را باید در تحولات معماری بعد از دیکانستراکشن و عمدتا معماری فولدینگ جست و جو کرد. او آشنا به مباحث نظری معماری است, ولی نطریه پرداز به معنای اخص واژه نیست و نباید از او انتظار بیان مباحث نظری معماری را داشت.مبانی نظری او در حیطه زیبا شناسی و تحول فرم دور می زند و این زیبایی شناسی, ریشه در تکنولوژی و برنامه های پیشرفته کامپیوتری دارد. بهرام شیردل تا مقطع کارشناسی در کانادا تحصیل کرده ، همچنین سابقه حضور در مقام معمار و مدرس معماری در خارج و داخل کشور را دارد ؛ وی که اندکی مسن تر از سنش به نظر می‌رسد ، به اعتقاد منتقدانش ، تا دهه چهارم زندگی در جرگه معماران مولف و مطرح جهان (علی الخصوص در رویکرد فولدینگ) محسوب می‌شد ، دهه آخر فعالیت‌های او و علی الخصوص ۵ سال آخر زندگی حرفه‌ای وی در هاله‌ای از انزوا فرو رفته است.

شیردل که طراح آثاری چون موزه ملی اسکاتلند ، مسابقه کتابخانه اسکندریه ، مسابقه تالار همایش نارا ، طراحی شهری در متاپولیس لوس آنجلس و… است ، به اعتقاد بسیاری ، از زمان حضورش در ایران طرحی در خور نامش ارائه نکرده‌است.  می توان گفت بسیاری از چهره‌های جوان معماری ایران مانند کامران افشار نادری و رضا دانشمیر از کارمندان دفتر او در ایران بوده‌اند.







کامران افشار نادری

کامران افشارنادری متولد ۱۳۳۸ است.

او فارغ‌التحصیل رشته معماری از ایتالیا است که از سال ۱۹۸۶به فعالیت‌های پژوهشی و حرفه‌ای در ایتالیا و سپس در ایران اشتغال داشته است.

افشارنادری از سال ۱۳۷۲ به مدت ۷ سال در دانشگاه آزاد تدریس کرده و به مدت ۳ سال سمینارهای آزاد متدولوژی طراحی معماری را برگزار کرده است.

عضو هیئت مدیره موسسه معمارنشر، نگارش کتاب‌های نهادهای عمومی در شهرهای اسلامی و معماری ایران (با همکاری نصرالله کسرائیان) و چاپ حدود هشتاد مقاله در زمینه‌های نقد و تئوری معماری از جمله فعالیت‌های او هستند.

از میان کارهای او می‌توان به مدیریت پرژه سفارت ایران در برزیل، طرح و مدیریت پروژه دفاتر مرکزی کمپانی شل در تهران و مدیریت مطالعات مقدماتی پروژه سفارت ایتالیا در تهران اشاره کرد.

همچنین انجام‌ پروژه‌های‌ متعدد پژوهشی‌ برای‌ وزارت‌ مسکن‌ و شهرسازی‌، شهرداری‌ تهران‌ و تبریز و سازمان‌ میراث‌فرهنگی‌ کشور از دیگر کارهای افشار نادری به شمار می‌آیند.

این هنرمند معمار عقیده دارد:”معماری، انتظامی است با طبیعتی پیچیده که مباحث مختلف از فلسفه و جامعه‌شناسی تا ریاضیات و تکنولوژی در آن مطرح هستند.

معماری به دلیل ارتباط مستقیم با زندگی عینی انسان‌ها، مملو از عناصر و فضاهایی است که دارای معنای عمیق فرهنگی و القا کننده احساساتی بسیار قوی است.

معماری بحث طراحی فرم است و نیازمند آن است که بین تأثیرات لحظه‌ای حسی و ادراک پایدار فضای هستی، تعادل برقرار کند.

معماری هنر به نظم آوردن فضا است”.



محمد رضا نیکبخت



محمد رضا نیکبخت

محمدرضا نیکبخت در دی ماه سال ۱۳۴۲ در شهر تهران متولد شد. او مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال ۱۳۷۵ اخذ نمود. از سال ۱۳۶۴ فعالیت کاری خود را در حین تحصیل، با مهندسان مشاور شارستان آغاز نمود. درسال ۱۳۸۲ “مهندسان مشاور زندیگان” را همراه با چند تن از دوستان تاسیس و در طی این سالها تجارب متنوعی در طراحی ، نظارت، مرمت و احیاء کسب نمود. از سوابق حرفه ای وی میتوان از طراحی و نظارت پروژه های متعدد مسکونی ، فرهنگی فضاهای فرهنگی و مرمت و احیای بناهای تاریخی حائز اهمیت ( نظیر کتابخانه حسینیه ارشاد، طرح مرمت و احیا مجموعه بایزید بسطامی و همچنین طرح مقبره مزار او ) و انتشار کتاب ” تجربه مرمت و احیاء خانقاه چلپی اوغلو” یاد کرد. فعالیت های مرمت و احیای بناهای تاریخی و آثار منتشر شده توسط وی موفق به اخذ چندین جایزه و رتبه از محافل مختلف داخلی و بین المللی از جمله جایزه بنیاد آقا خان در ژنو شد.

پروژه ها :

 

آثار محمد رضا نیکبخت

آثار محمد رضا نیکبخت

 

آثار محمد رضا نیکبخت

آثار محمد رضا نیکبخت

مجتمع مسکونی بهاران، تهران، ۱۳۸۰

آثار محمد رضا نیکبخت

آثار محمد رضا نیکبخت

 

مجتمع مسکونی نیاوران، تهران، ۱۳۸۶

آثار محمد رضا نیکبخت

آثار محمد رضا نیکبخت






زندگی نامه رضا دانشمیر


زندگی نامه رضا دانشمیر

این معمار، فارغ التحصیل معماری در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده معماری دانشگاه علم و صنعت است.

وی در سال ۸۰ با اثر گالری “آو” تبدیل یک استخر بدون استفاده به یک گالری هنری و کسب رتبه چهارم اولین دوره جایزه بزرگ معمار، به شهرتی نسبی دست یافت.

دانشمیر که عضو کنسرسیومی تحت عنوان نوا NOA با شرکت آرش مظفری و سام تهرانچی است، در سال۸۳ در رقابت مجموعه مسکونی شهید عراقی با کسب رتبه دوم بار دیگر قابلیت‌های معمارانه خود را به رخ کشید.

اثر خانه دو پوسته در لواسان در جایزه معمار ۸۳ نیز شرکت داده شد وحائز رتبه پنجم شد.

مجموعه علمی فرهنگی پارک ملت که کارفرمای آن، شهرداری منطقه ۳ و شرکت توسعه فضاهای فرهنگی تهران است، یکی دیگر از آثار او است.

رضا دانشمیر، فعالیت مستقل حرفه‌ای خود را از سال ۱۳۸۷ آغاز کرد و در سال ۱۳۸۳ به همراه کاترین اپریدونف، شرکت مهندسان مشاور حرکت سیال را تأسیس کرد.

۱۰ سال تدریس در دانشکده‌های مختلف معماری، انتشار مقالات تخصصی در نشریات معماری و همچنین دریافت جوایز متعدد از مسابقات مختلف معماری، حاصل کار او در این دوره بوده است.

پروژه پردیس سینمایی پارک ملت او، رتبه اول جایزه معمار ۸۷ را در بخش ساختمان‌های عمومی به این معمار اختصاص داده است.

رضا دانشمیر بر این باور است: “به نظر من معماری دو بحث عمده دارد ؛ یکی بحث درونی و دیگری بحث بیرونی.

سرپناه به بحث بیرونی مربوط می‌شود ؛ یعنی پاسخ به نیاز و اگر از این دید بخواهیم نگاه کنیم، بله صحیح است.

معماری باید نیازی را برطرف کند. اما به نظر من خانه یک موضوع آزمایشگاهی است در بحث درونی معماری.

تقریبا از رنسانس به این طرف، پروژه‌هایی که کار می‌شود ، مسئله آنها فقط سرپناه نیست.

در واقع می‌خواستند جایگاه انسان را در جهان با معماری توصیف کنند.

حالا خانه دستاویزی است که کارفرماهای آن خیلی بیشتر از پروژه‌های دیگر است.

کارفرما مردم هستند، مردم هم زیاد هستند. این مردم خانه می خواهند.

خانه پروژه کوچکی است که د ر واقع یک موضوع آزمایشگاهی است که حالا معماران بر اساس شرایط فکری شان می‌توانند تجربه کنند و نظریات متفاوتی را در قالب خانه آزمایش کنند” .

 



زندگی نامه منوچهر مزینی


زندگی نامه منوچهر مزینی

دکتر مهندس منوچهر مزینی ، متولد سال ۱۳۱۳ در شهر ساری ، دانش آموخته ی کارشناسی ارشد معماری از دانشگاه تهران ، دارنده مدرک عالیه درجه ی مهندسی در معماری از دانشگاه آی آی تی در شیکاگو و دکترای شهرسازی از دانشگاه فنی مونیخ بوده است .
وی از برجسته ترین صاحب نظران در زمینه ی مباحث شهرسازی و معماری به ویژه با نگاه برنامه ریزی شهری بوده و مطالعات بسیاری را در باب این مفاهیم به انجام رسانیده است. 
همچنین دکتر مزینی ، به سبب تسلط بر زبانهای انگلیسی ، آلمانی ، فرانسه و عربی ، ترجمه ی کتابهای ارزشمندی را با موضوع شهرسازی و معماری از خود به یادگار گذاشته است
دکتر منوچهر مزینی در سال ۱۳۸۱ دار فانی را وداع گفت .

چکیده فعالیت های علمی – پژوهشی ایشان به شرح زیر است :
۱۳۳۱ : دیپلم ریاضی از دبیرستان شرف تهران
۱۳۶۶ : دریافت درحه مهندسی معماری ار دانشگاه تهران
۱۳۴۱/۱۹۶۲ : دریافت درحه مهندسی در معماری از دانشگاه ایلی نوی
۱۳۴۵/۱۹۶۶ : دریافت مدرک کارشناسی ارشد شهرسازی و عمران منطقه ای از دانشگاه آی آی تی شیکاگو
۱۳۴۹/۱۹۷۰ : دیافت دکترای شهرسازی از دانشگاه فنی مونیخ
۱۳۴۹ : دانشیار دانشگاه شهید بهشتی برای ندریس معماری و شهرسازی
۱۳۵۱ : دانشیار و استاد معماری و شهرسازی دانشگاه تهران
۱۳۵۲ : مدیر گروه معماری دانشگاه تهران
۱۳۵۲-۱۳۵۷ : مدیر گروه شهرسازی دانشگاه تهران
۱۳۵۹/۱۹۸۰ : پژوهشگر ارشد در رشته شهرسازی در هلند
۱۳۶۰-۱۳۶۱/۱۹۸۱-۸۲ : استاد مدعو دانشگاه بوستون تگزاس
۱۳۶۱-۱۳۶۹/۱۹۸۲-۹۰ : استاد عمام وقت دانشگاه عبدالعزیز جده
۱۳۷۰ : مؤسس دوره دکترای شهرسازی دانشگاه تهران
۱۳۷۲-۱۳۸۱ : استاد و مدیر گروه شهرسازی دوره دکترای دانشگاه آزاد اسلامی علوم و تحقیقات تهران
۱۳۷۹-۱۳۸۱ : مدیر گروه معماری دانشگاه آزاد اسلام علوم و تحقیقات تهران
۱۳۸۱ : ریاست سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران

آثار منوچهر مزینی
مقالاتی در باب شهر و شهرسازی – دانشگاه تهران
از زمان و معماری – مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران
مدیریت شهری و روستایی در ایران – سازمان زمین و مسکن
ساختار مدیریت شهری در ایران – مرکز مطالعات برنامه ریزی شهری وزارت کشور
شهر ددر ورای دو بعد – وزارت مسکن و شهرسازی
مطالعه ی تهران از نظر کالبدی – مرکز مطالعات برنامه ریزی شهری وزارت کشور
مطالعه فرا دوبعدی بزرگراه رسالت تهران – شهرداری منطقه ۴ تهران
تاریخ و هنر معماری – سروش

ترجمه های منوچهر مزینی
فضا ، زمان و معماری – علمی و فرهنگی
سیمای شهر – دانشگاه تهران
روشهای علمی و عملی مسائل شهری – دانشگاه تهران
عرصه های زندگی خصوصی و زندگی جمعی – دانشگاه تهران
واسازی ( دکانستراکشن ) – شهرداری تهران



 زندگی نامه شیخ بهایی


زندگی نامه شیخ بهایی

بهاء الدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن حسن بن محمد بن صالح حارثی همدانی عاملی جبعی (جباعی) معروف به شیخ بهائی در سال ۹۵۳ ه.ق ۱۵۴۶ میلادی در بعلبک متولد شد. او در جبل عامل در ناحیه شام و سوریه در روستایی به نام “جبع” یا “جباع” می زیسته و از نژاد “حارث بن عبدالله اعور همدانی” متوفی به سال ۶۵ هجری از معاریف اسلام بوده است.

مرگ این عارف بزرگ و دانشمند را به سال ۱۰۳۰ و یا ۱۰۳۱ هجری در پایان هشتاد و هفتمین سال حیاتش ذکر کرده اند.وی در شهر اصفهان روی در نقاب خاک کشید و مریدان پیکر او را با شکوهی که شایسته شان او بود ، به مشهد بردند و در جوار حرم هشتمین امام شیعیان به خاک سپردند.

شیخ بهایی مردی بود که از تظاهر و فخر فروشی نفرت داشت و این خود انگیزه ای برای اشتهار خالص شیخ بود.شیخ بهایی به تایید و تصدیق اکثر محققین و مستشرقین ، نادر روزگار و یکی از مردان یگانه دانش و ادب ایران بود که پرورش یافته فرهنگ آن عصر این مرز و بوم و از بهترین نمایندگان معارف ایران در قرن دهم و یازدهم هجری قمری بوده است. شیخ بهایی شاگردانی تربیت نموده که به نوبه خود از بزرگترین مفاخر علم و ادب ایران بوده اند، مانند فیلسوف و حکیم الهی ملاصدرای شیرازی و ملاحسن حنیفی کاشانی وعده یی دیگر که در فلسفه و حکمت الهی و فقه و اصول و ریاضی و نجوم سرآمد بوده و ستارگان درخشانی در آسمان علم و ادب ایران گردیدند که نه تنها ایران ،بلکه عالم اسلام به وجود آنان افتخار می کند. از کتب و آثار بزرگ علمی و ادبی شیخ بهایی علاوه بر غزلیات و رباعیات دارای دو مثنوی بوده که یکی به نام مثنوی “نان و حلوا” و دیگری “شیر و شکر” می باشد و آثار علمی او عبارتند از “جامع عباسی، کشکول، بحرالحساب و مفتاح الفلاح والاربعین و شرع القلاف، اسرارالبلاغه والوجیزه”. سایر تالیفات شیخ بهایی که بالغ بر هشتاد و هشت کتاب و رساله می شود همواره کتب مورد نیاز طالبان علم و ادب بوده است.

ناحیه “جبل عامل” همواره یکی از مراکز شیعه در مغرب آسیا بوده است و پیشوایان و دانشمندان شیعه که از این ناحیه برخاسته اند، بسیارند. در هر زمان، حتی امروزه فرق شیعه در جبل عامل به وفور می زیسته اند و در بنیاد نهادن مذهب شیعه در ایران و استوار کردن بنیان آن مخصوصاً از قرن هفتم هجری به بعد یاری بسیار کرده و در این مدت پیشوایان بزرگ از میان ایشان برخاسته اند و خاندان بهائی نیز از همان خانواده های معروف شیعه در جبل عامل بوده است.

بهاءالدین در کودکی به همراه پدرش به ایران آمد و پس از اتمام تحصیلات، شیخ الاسلام اصفهان شد. چون در سال ۹۹۱ هجری قمری به قصد حج راه افتاد، به بسیاری از سرزمینهای اسلامی از جمله عراق، شام و مصر رفت و پس از ۴ سال در حالی که حالت درویشی یافته بود، به ایران بازگشت.

وی در علوم فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت، مجموعه تألیفاتی که از او بر جای مانده در حدود ۸۸ کتاب و رساله است. وی در سال ۱۰۳۱ ه.ق در اصفهان درگذشت و بنابر وصیت خودش جنازه او را به مشهد بردند و در جوار مرقد مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام جنب موزه آستان قدس دفن کردند.

شخصیت ادبی شیخ بهایی

ـ بهائی آثار برجسته ای به نثر و نظم پدید آورده است. وی با زبان ترکی نیز آشنایی داشته است. عرفات العاشقین (تألیف ۱۰۲۲ـ ۱۰۲۴)، اولین تذکره ای است که در زمان حیات بهائی از او نام برده است.

بهترین منبع برای گردآوری اشعار بهائی، کشکول است تا جائی که به عقیده برخی محققان، انتساب اشعاری که در کشکول نیامده است به بهائی ثابت نیست. از اشعار و آثار فارسی بهائی دو تألیف معروف تدوین شده است؛ یکی به کوشش سعید نفیسی با مقدّمه ای ممتّع در شرح احوال بهائی، دیگری توسط غلامحسین جواهری وجدی که مثنوی منحول « رموز اسم اعظم » (ص ۹۴ ـ ۹۹) را هم نقل کرده است. با این همه هر دو تألیف حاوی تمام اشعار و آثار فارسی شیخ نیست.

اشعار فارسی بهائی عمدتاً شامل مثنویات، غزلیات و رباعیات است. وی در غزل به شیوه فخرالدین عراقی و حافظ، در رباعی با نظر به ابو سعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری و در مثنوی به شیوه مولوی شعر سروده است. ویژگی مشترک اشعار بهائی میل شدید به زهد و تصوّف و عرفان است. ازمثنوّیات معروف شیخ می توان از اینها نام برد: «نان و حلوا یا سوانح سفر الحجاز»، این مثنوی ملمّع چنانکه از نام آن پیداست در سفر حج و بر وزن مثنوی مولوی سروده شده است و بهائی در آن ابیاتی از مثنوی را نیز تضمین کرده است. او این مثنوی را به طور پراکنده در کشکول نقل کرده و گردآورندگان دیوان فارسی وی ظاهراً به علت عدم مراجعه دقیق به کشکول متن ناقصی از این مثنوی را ارائه کرده اند.

«نان و پنیر»، این اثر نیز بر وزن و سبک مثنوی مولوی است؛ «طوطی نامه» نفیسی این مثنوی را که از نظر محتوا و زبان نزدیکترین مثنوی بهائی به مثنوی مولوی است، بهترین اثر ادبی شیخ دانسته و با آنکه آن را در اختیار داشته جز اندکی در دیوان بهائی نیاورده و نام آن را نیز خود براساس محتوایش انتخاب کرده است.

«شیر و شکر»، اولین منظومة فارسی در بحر خَبَب یا مُتدارک است. در زبان عربی این بحر شعری پیش از بهائی نیز مورد استفاده بوده است. « شیر و شکر » سراسر جذبه و اشتیاق است و علی رغم اختصار آن (۱۶۱ بیت در کلیات، چاپ نفیسی، ص ۱۷۹ ـ ۱۸۸؛ ۱۴۱ بیت در کشکول، ج ۱، ص ۲۴۷ ـ ۲۵۴) مشحون از معارف و مواعظ حکمی است، لحن حماسی دارد و منظومه ای بدین سبک و سیاق در ادب فارسی سروده نشده است؛ مثنویهایی مانند «نان و خرما»، «شیخ ابوالپشم» و «رموز اسم اعظم» را نیز منسوب بدو دانسته اند که مثنوی اخیر به گزارش میر جهانی طباطبائی (ص ۱۰۰) از آنِ سید محمود دهدار است. شیوه مثنوی سرایی بهائی مورد استقبال دیگر شعرا، که بیشتر از عالمان امامیه اند واقع شده است. تنها نثر فارسی بهائی که در دیوان های چاپی آمده است، « رساله پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش » است.

بهائی در عربی نیز شاعری چیره دست و زبان دانی صاحب نظر است و آثار نحوی و بدیع او در ادبیات عرب جایگاه ویژه ای دارد. مهمترین و دقیقترین اثر او در نحو، « الفوائد الصمدیه » معروف به صمدیه است که به نام برادرش عبدالصمد نگاشته است و جزو کتب درسی در مرحله متوسط علم نحو در حوزه های علمیه است. اشعار عربی بهائی نیز شایان توجه بسیار است. معروفترین و مهمترین قصیده او موسوم به « وسیله الفوزوالامان فی مدح صاحب الزّمان علیه السلام » در ۶۳ بیت است که هر گونه شبهه ای را در اثناعشری بودن وی مردود می سازد. بهائی در ارجوزه سرایی نیز مهارت داشت و دو ارجوزه شیوا یکی در وصف شهر هرات به نام « هراتیه یا الزّهره » (کشکول، ج۱،ص ۱۸۹ ـ ۱۹۴) و دیگر ارجوزه ای عرفانی موسوم به « ریاض الارواح » (کشکول، ج۱، ص۲۲۵ ـ ۲۲۷) از وی باقی مانده است.

دوبیتیهای عربی شیخ نیز از شهرت و لطافت بسیاری برخوردار بوده که بیشتر آنها در اظهار شوق نسبت به زیارت روضة مقدّسه معصومین علیه السلام است.

شیخ محمدرضا فرزند شیخ حرّعاملی (متوفی ۱۱۱۰) مجموعه لطیفی از اشعار عربی و فارسی شیخ بهائی را در دیوانی فراهم آورده است. اشعار عربی وی اخیراً با تدوین دیگری نیز به چاپ رسیده است. بخش مهمی از اشعار عربی بهائی، لُغَز و معمّاست.

از بررسی شیوه نگارش بهائی در اکثر آثارش، این نکته هویداست که وی مهارت فراوانی در ایجاز و بیان معمّا آمیز مطالب داشته است. وی حتی در آثار فقهی اش این هنر را به کار برده که نمونه بارز آن «رسائل پنجگانه الاثناعشرّیه »، است. این سبک نویسندگی در « خلاصه الحساب، فوائد الصمّدیه، تهذیب البیان و الوجیزه فی الدرایه » آشکاراتر است. بهائی تبحّر بسیاری در صنعت لغز و تعمیه داشته و رسائل کوتاه و لغزهای متعدّد و معروفی به عربی از وی بر جا مانده است. مانند:

« لغزالزبده » ( لغزی است که کلمه زبده از آن به دست می آید )، « لغزالنحو »، « لغزالکشّاف » ، « لغزالصمدیه »، « لغزالکافیه » و « فائده ». نامدارترین اثر بهائی الکشکول، معروف به « کشکول شیخ بهائی» است که مجموعه گرانسنگی از علوم و معارف مختلف و آینه معلومات و مشرب بهائی محسوب می شود.

بهائی در شمار مؤلفان پر اثر در علوم مختلف است و آثار او که تماماً موجز و بدون حشو و زواید است، مورد توجه دانشمندان پس از او قرار گرفته و بر شماری از آنها شروح و حواشی متعدّدی نگاشته شده است. خود بهائی نیز بر بعضی تصانیف خود حاشیه ای مفصّل تر از اصل نوشته است. از برجسته ترین آثار چاپ شده بهائی می توان از اینها نام برد: « مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین» ( تألیف ۱۰۱۵)، که ارائه فقه استدلالی شیعه بر مبنای قرآن (آیات الاحکام) و حدیث است. این اثر دارای مقدمه بسیار مهمی در تقسیم احادیث و معانی برخی اصطلاحات حدیثی نزد قدما و توجیه تعلیل این تقسیم بندی است. از اثر مذکور تنها باب طهارت نگاشته شده و بهائی در آن از حدود چهارصد حدیث صحیح و حسن بهره برده است؛ «جامع عباسی»، از نخستین و معروفترین رساله های علمیه به زبان فارسی؛ « حبل المتین فی اِحکام احکام الدّین » (تألیف ۱۰۰۷)، در فقه که تا پایان صلوه نوشته است و در آن به شرح و تفسیر بیش از یکهزار حدیث فقهی پرداخته شده است؛ « الاثنا عشریه » در پنج باب طهارت، صلات، زکات، خمس، صوم و حج است. بهائی دراین اثر بدیع، مسائل فقهی هر باب را به قسمی ابتکاری بر عدد دوازده تطبیق کرده است، خود وی نیز بر آن شرح نگاشته است.

« زبده الاصول » این کتاب تا مدتها کتاب درسی حوزه های علمی شیعه بود و دارای بیش از چهل شرح و حاشیه و نظم است. « الاربعون حدیثاً » (تألیف ۹۹۵) معروف به اربعین بهائی ؛ « مفتاح الفلاح » (تألیف ۱۰۱۵) در اعمال و اذکار شبانه روز به همراه تفسیر سورة حمد. این اثر کم نظیر که گفته می شود مورد توجه و تأیید امامان معصوم علیه السّلام قرار گرفته است.

« حدائق الصالحین » (ناتمام)، شرحی است بر صحیفة سجادیه که هر یک از ادعیة آن با نام مناسبی شرح شده است. از این اثر تنها الحدیقه الهلالیه در شرح دعای رؤیت هلال (دعای چهل و سوم صحیفة سجادیه) در دست است.

« حدیقة هلالیه » شامل تحقیقات و فوائد نجومی ارزنده است که سایر شارحان صحیفه از جمله سید علیخان مدنی در شرح خود موسوم ریاض السالکین از آن بسیار استفاده کرده اند. همچنین فوائد و نکات ادبی، عرفانی، فقهی و حدیثی بسیار در این اثر موجز به چشم می خورد.

خدمات شیخ بهایی

در عرف مردم ایران، شیخ بهائی به مهارت در ریاضی و معماری و مهندسی معروف بوده و هنوز هم به همین صفت معروف است، چنانکه معماری مسجد امام اصفهان و مهندسی حصار نجف را به او نسبت می دهند. و نیز شاخصی برای تعیین اوقات شبانه روز از روی سایه آفتاب یا به اصطلاح فنی، ساعت آفتاب یا صفحه آفتابی و یا ساعت ظلی در مغرب مسجد امام (مسجد ش-ا-ه سابق) در اصفهان هست که می گویند وی ساخته است.

اثار شیخ بهائی

اثار شیخ بهائی

در احاطه وی در مهندسی مساحی تردید نیست و بهترین نمونه که هنوز در میان است، نخست تقسیم آب زاینده رود به محلات اصفهان و قرای مجاور رودخانه است که معروف است هیئتی در آن زمان از جانب ش-ا-ه عباس به ریاست شیخ بهائی مأمور شده و ترتیب بسیار دقیق و درستی با منتهای عدالت و دقت علمی در باب حق آب هر ده و آبادی و محله و بردن آب و ساختن مادیها داده اند که هنوز به همان ترتیب معمول است و اصل طومار آن در اصفهان هست.

دیگر از کارهای علمی که به بهائی نسبت می دهند طرح ریزی کاریز نجف آباد اصفهان است که به نام قنات زرین کمر، یکی از بزرگترین کاریزهای ایران است و از مظهر قنات تا انتهای آبخور آن ۹ فرسنگ است و به ۱۱ جوی بسیار بزرگ تقسیم می شود و طرح ریزی این کاریز را نیز از مرحوم بهائی می دانند.

دیگر از کارهای شیخ بهائی، تعیین سمت قبله مسجد امام به مقیاس چهل درجه انحراف غربی از نقطه جنوب و خاتمه دادن به یک سلسله اختلاف نظر بود که مفتیان ابتدای عهد صفوی راجع به تشخیص قبله عراقین در مدت یک قرن و نیم اختلاف داشته اند.

یکی دیگر از کارهای شگفت که به بهائی نسبت می دهند، ساختمان گلخن گرمابه ای که هنوز در اصفهان مانده و به حمام شیخ بهائی یا حمام شیخ معروف است و آن حمام در میان مسجد جامع و هارونیه در بازار کهنه نزدیک بقعه معروف به درب امام واقع است و مردم اصفهان از دیر باز همواره عقیده داشته اند که گلخن آن گرمابه را بهائی چنان ساخته که با شمعی گرم می شد و در زیر پاتیل گلخن فضای تهی تعبیه کرده و شمعی افروخته در میان آن گذاشته و آن فضا را بسته بود و شمع تا مدتهای مدیدهمچنان می سوخت و آب حمام بدان وسیله گرم می شد و خود گفته بود که اگر روزی آن فضا را بشکافند، شمع خاموش خواهد شد و گلخن از کار می افتد و چون پس از مدتی به تعمیر گرمابه پرداختند و آن محوطه را شکافتند، فوراً شمع خاموش شد و دیگر از آن پس نتوانستند بسازند. همچنین طراحی منارجنبان اصفهان که هم اکنون نیز پا برجاست به او نسبت داده می شود.

از اثار شیخ بهائی

از اثار شیخ بهائی

 

استادان شیخ بهایی

آن طور که مؤلف عالم آرا آورده است، استادان او بجز پدرش از این قرار بوده اند: “تفسیر و حدیث و عربیت و امثال آن را از پدر و حکمت و کلام و بعضی علوم منقول را از مولانا عبدالله مدرس یزدی مؤلف مشهور حاشیه بر تهذیب منطق معروف به حاشیه ملا عبدالله آموخت. ریاضی را از ملا علی مذهب ملا افضل قاضی مدرس سرکار فیض کاشانی فرا گرفت و طب را از حکیم عماد الدین محمود آموخت و در اندک زمانی در منقول و معقول پیش رفت و به تصنیف کتاب پرداخت.”

“مؤلف روضات الجنات استادان او را پدرش و محمد بن محمد بن محمد ابی الطیف مقدسی می شمارد و گوید که صحیح بخاری را نزد او خوانده است.”

علاوه بر استادان فوق در ریاضی؛ “بهائی نزد ملا محمد باقر بن زین العابدین یزدی مؤلف کتاب مطالع الانوار در هیئت و عیون الحساب که از ریاضی دانان عصر خود بوده نیز درس خوانده است.”

تصاویری ازخانه شیخ بهایی

خانه ی شیخ بهائی

خانه ی شیخ بهائی

 

خانه ی شیخ بهائی

خانه ی شیخ بهائی

 

 

دست خط منسوب به شیخ بهائی. مورخ ۱۰۰۸ق. در کتاب تحریر اکر در موضوع ریاضی

 

دست خط شیخ بهائی

دست خط شیخ بهائی




زندگی نامه عبدالعزیز فرمانفرمایان


زندگی نامه عبدالعزیز فرمانفرمایان

 

عبدالعزیز فرمانفرمائیان متولد سال ۱۲۹۹ تهران.

دانش آموخته رشته معمارى از دانشکده هنرهاى زیباپاریس (بوزار).

بنیانگذار نخستین دفتر «مهندسین مشاور» در مقیاسى ملى و بین المللى ۱۳۳۳.

تدریس کوتاه مدت در دانشکده هنرهاى زیبا دانشگاه تهران دهه ۳۰.

طراحى و اجراى بسیارى از بناهاى معروف و ماندگار معمارى معاصر به تنهایى یا با همکارى معماران و دیگر دفاتر معمارى ایرانى و خارجى.

یکى از پل هاى اصلى ارتباط معماران ایرانى وخارجى.

شهرسازى در کرج، کرمان، اصفهان وتهران.

تهیه نقشه طرح جامع شهر تهران با همکارى «ویکتور گروئن» آمریکایى با نظر به تأمین یک نظام توسعه عناصر جدید متناسب با فرهنگ ایرانى، حل مشکلات موجود با پیش بینی ۵ میلیون نفر جمعیت.

طراح موزه فرش تهران، کاخ نیاوران، کاخ مادر سعدآباد، مسجد دانشگاه تهران و …

عرضه و معرفى فناورى پیشرفته در بلندمرتبه سازى با روش هاى ضد زلزله

اداره همزمان دو دفتر معمارى و شهرسازى درایران و یونان (تهران و آتن)

فعالیت گسترده در زمینه ساختمانهاى ادارى، مسکونى، بهداشتى و درمانى، فرودگاهى، مذهبى،

صنعتى، فرهنگى، تجارى و تأسیسات شهرى.

 فرمانفرمائیان جزو نخستین نسل از معماران تحصیل کرده ایرانى در خارج از کشور نیز به حساب مى آید.

جزو کسانى که در پاریس و در دانشکده «بوزار» تعلیم دیده اند و به گسترش آموزه هاى کلاسیک این

دانشکده در ایران آن دوران پرداخته اند. به همین خاطر هم مى توان از او به عنوان یکى از معماران نسل

نخست معمارى مدرن و معاصر ایران نام برد.

به دلیل اقتصاد راکد و ضروریات بازسازى پس از جنگ ، تنها توجهى نمایشى به معمارى و شهرسازى

مى توانست صورت بگیرد. این دوران تنها به پیدایش نمادهایى از یک هویت ملى روزافزون انجامید: تصاویر

گذشته اى افتخارآمیز مانند آرامگاه هاى نوبنیاد یا بازسازى شده دانشمندان، شاعران وقهرمانان ملى و

تصاویرى که بر نظامى نوین دلالت داشتند. مانند میدان هایى با مجسمه نماد رهبرى ملى در مرکز آن که

در همه جا به چشم مى خورد. بناهاى یادبود این دوران، که عمدتاً قبل از جنگ جهانى دوم ساخته

شدند، اغلب کوچک و با طرح هایى هنرمندانه و اجراهایى خوب، گواه تحصیلات طراحان ایرانى در پاریس

قبل از جنگ … بودند. این طراحان که با آموزش هاى دانشکده بوزار به ایران بازگشته بودند، تحت

سرپرستى معمار و باستان شناس فرانسوى، آندره گدار، اولین مدرسه آموزش معمارى معاصر ایران را در

دانشگاه تهران پایه گذارى کردند.

بهترین توصیف ویژگى زیبایى شناسانه نظریه ها و نگرش هاى معمارانه براى بناهاى عمومى «یادمان

هاى آریایى» است که از اسلیمى هاى اسلامى نیز بهره برده بودند. تنها فرودگاه مهرآباد اثر محسن

فروغى و مشاوران سوئدى وى، ساختمان مجلس سنا در تهران اثر حیدرغیابى و ساختمان دفتر مرکزى

شرکت ملى نفت ایران اثر عبدالعزیز فرمانفرمائیان توانستند نظر عموم مردم را که به ناگاه با مقیاس

عملکرد، تکنولوژى و ساخت کاملاً متفاوتى روبه رو شده بودند به خود جلب کنند. گرچه این بناها

ساختمانهایى قابل توجه بودند، اما هرگز به سطح معمارى عالى نرسیدند.

(منبع مجله معمار)

اگرچه این تحلیل شتابزده و صورى هرگز به کام فرمانفرمائیان خوش نیامده و او را واداشته که در آمریکا

پاسخى مکتوب و مطبوعاتى بدان بدهد، اما درست بر چنین اساسى است که مى توان از حضور فکرى و

فلسفى و آفرینه هاى معمارى او یاد کرد و سخنى به میان آورد. کسى که بعد از فارغ التحصیلى از

«بوزار» پاریس بلافاصله به ایران مى آید و در دانشکده هنرهاى زیبا دانشگاه تهران با کسانى چون

سیمون و فروغى مشغول به تدریس مى شود. مسجد دانشگاه تهران نخستین اثرى است که او به طور

رسمى از خود به جا مى گذارد. اثرى که «هانرى استیرلن» در کتاب خود آن را در مقایسه با مساجد

قدیمى، نمادى از هنر ایرانى شمرده است. تدریس در دانشکده هنرهاى زیبا و کار در دفتر ساختمان

دانشگاه تهران، نمى تواند پاسخگوى نیازهاى درونى و کنکاش هاى بیرونى این معمار ایرانى باشد و

بالاخره او را وادار به استعفا و به فکر تأسیس یک دفتر مهندسى مى اندازد. دفترى که تا آن زمان در ایران

وجود نداشت و جاى آن را خارجى ها پر کرده بودند. فرمانفرمائیان اما با روح جست وجوگرى که دارد به

تکمیل تجربیات خود در این زمینه مى پردازد و اقدام به تشکیل یک دفتر مهندسى در مقیاسى ملى و بین

المللى مى کند تا طرف قرارداد دولت ایران در پروژه هاى بزرگ ساختمانى باشد و درست به همین خاطر

هم هست که حالا ردپاى او را در جاى جاى این شهر بزرگ (تهران) و در سازه هاى مهم بسیارى مى

بینیم و مى یابیم.

او براى این کار از مراجعه به منابع خارجى نیز دریغ نمى کند و ضعف پروژه هاى خود را بدین ترتیب برطرف

مى کند. در یک چنین بستر بزرگى است که بسیارى از معماران درجه یک آن زمان نیز شروع به تجربه

اندوزى مى کنند و وارد بازار کار مى شوند. این موضوع هم به خالى بودن عرصه باز مى گردد و هم به

تعدد سفارش هایى که فرمانفرمائیان مى گیرد و مى پذیرد. نسبتى که با ورود و خروج وزارتخانه هایى

چون آبادانى و مسکن و سازمانهایى چون برنامه و بودجه و دیگر سازمانها و ادارات مرتبط با موضوع

ساخت و ساز دائم قبض و بسط مى یابد.

کامران دیبا در نوشته اى دفتر فرمانفرمائیان را به خاطر تعدد کادر فنى و کیفیت حرفه اى و قدرت انجام کار

در زمان خود و در خاورمیانه «بى نظیر» مى شمرد و از جمله دستاوردهاى این دفتر را «عرصه و معرفى

تکنولوژى پیشرفته در ساختمان بلندمرتبه» مى داند که «باروش هاى ضدزلزله محاسبه شده اند.» نمونه

هاى این بلندمرتبه سازى را هنوز مى توان در تهران و در چندین سازه شاخص دید. دفتر مرکزى شرکت

نفت، ساختمان وزارت کار، ساختمان وزارت کشاورزى، برجهاى سامان، برجهاى ونک پارک، ساختمان

بانک اعتبارات ایران و… از این جمله اند که هنوز در بافت شهرى پایتخت خودنمایى مى کنند و در میان

ساختمانهاى بلندمرتبه نوساز مى درخشند.

به طورى که مى توان در کارنامه او چه در سالهاى ۱۳۳۳ تا ۱۳۴۷ که تنها کار مى کرد و چه در سالهاى

۱۳۴۷ به بعد که دفاتر دیگرى را به همکارى گرفته بود طراحى و اجراى ساختمانهاى زیادى را با کاربردهاى

گوناگون پیدا کرد. در این گستره از طراحى ساختمانهاى ادارى و دانشگاهها و مدارس عالى گرفته تا موزه

و هتل و کارخانه و برج و کاخ و مجموعه ورزشى، ترمینال فرودگاه و… یافت مى شود. کارهاى بسیار

شاخصى که از میان آنها مى توان به کاخ نیاوران، کاخ مادر در سعدآباد، کاخ محمودرضا پهلوى در

سعدآباد، ترمینال حجاج و ترمینال مسافرى صدهزارمترى فرودگاه مهرآباد، موزه فرش تهران، پاویون ایران

درنمایشگاه بین المللى مونترال (۱۹۶۷)، ساختمان پست تهران، ساختمان مرکزى اداره تلویزیون ایران،

استادیوم آزادى با دریاچه، دانشکده کشاورزى کرج، ساختمان هاى دانشگاه تهران در امیرآباد، ساختمان

بانک صادرات اصفهان، کارخانه داروپخش درجاده کرج، بیمارستان ۲۰۰تختخوابى براى ارتش در شمال

تهران، نقشه جامع شهرتهران (با همکارى ویکتورگروئن)، دهکده خانه درکرج، کاخ پرنس خالد در ریاض

(عربستان سعودى) و دهها طرح اجراشده ساختمانى و شهرسازى دیگر اشاره داشت.

این تصور اغلب بوده و به خاطر آمده که برخى از بناهاى یادشده مى توانست با طراحى بهتر و دقیق تر به

سطح بالاتر و والاترى ارتقا پیداکند.

البته این فرض درخیلى موارد و دراستناد به بناهاى دولتى و یادمانى و شهروندى دیگرى که در ادامه و به

ویژه بعد از انقلاب ساخته شده و مى شوند، تا حدود زیادى بیرنگ و بى رمق مى گردد و اجازه مى دهد

که همچنان از آثار به جاى مانده از دفتر فرمانفرمائیان و دیگر معماران پیشگام و پیشرو معاصر به بزرگى و

عظمت یادکنیم. چه گام برداشتن در زمانه و زمینه اى خالى، اگرچه همیشه خطر بدعت گذارى و تحمیل

سلیقه هاى شخصى و مشخص را با خوددارد، اما بسیارسخت تر از هر آغاز و احیاناً جبرانى است و این

به ویژه در معمارى قرن بیستم غرب به اثبات رسیده و در لایه لایه آن نمود یافته است.

عبدالعزیز فرمانفرمائیان چنان که کامران دیبا از او نقل مى کند کارش را در گاراژ پدرش و با طراحى منازل

شخصى براى اقوام و دوستان آغاز مى کند و براى فرار از این تنگنا، خود داوطلب درخواست از دولت براى

طراحى و ساخت بناهاى دولتى و عمومى مى شود. کارى که رفته رفته هم پایه اى براى دفاتر

«مهندسین مشاور» مى شود و هم عرصه را براى ورود معماران جوان و ایرانى به بازار ساخت و سازهاى

کلان باز مى کند و هم زمینه اى مى شود براى رسمیت یافتن و به رسمیت شناختن نظام معمارى و

مهندسى که در دهه پنجاه مى رفت با معمارى معاصر غرب همراه شود.

استاد فرمانفرمائیان در یک نگاه اجمالی :

معماری تاریخی ایران بخش مهمی از گنجینه هنر بشری و دارای شناسه بین المللی است اما سرزمین

ما در دوران معاصر در جریان تحولاتی قرار گرفت که نقطه پایانی بر کارایی روزمره معماری تاریخی ایران بود

و ضرورت تحول آن را برای سازگاری و همراهی با زندگی معاصر ایجاد می کرد .

ما هنوز از این دوران گذار نگذشته ایم ، که مشهون از کشمکشی در همه سطوح زندگی از جمله

معماری بوده است نتیجه این کشمکش را در طول ۱۰۰ سال اخیر می توان در شکل گیری معماری خاص

تلفیقی و رواج معماری سبک بین المللی بخصوص در نیمه دوم صده اخیر پی گرفت .

معماری که می خواهیم راجع به آن صحبت کنیم از نمایندگان شاخص معماری معاصر ما در نیم قرن اخیر

است عبدالعزیز فرمانفرمائیان به یک معنا از پایه گذاران برجسته نهادهای مهندسی و معماری جدید

محسوب می شود و از سوی دیگر کارهای شاخص او و همکارانش از مهم ترین نمونه های سبک بین

المللی در نیم قرن اخیر است که تقریبا تمامی آنها هنوز پابرجاست . این کارها به یک معنا هنوز الگوی

استانداردهای معماری و ساختمانی معاصر هستند حتی شاید بتوان مدعی شد که در سه دهه اخیر

ساختمانی در حد و قواره آنها ساخته نشده است.

عبدالعزیز فرمانفرمائیان در سال ۱۲۹۹ در خانواده ای صاحب نام در سیاست و فرهنگ معاصر به دنیا آمد

وی تحصیلیات خود را در دانشکده بوزار پاریس گذراند و در اوایل دهه ۳۰ فارغ التحصیل شد و به ایران

بازگشت .

در ابتدا در گاراژ خانه پدرش شروع به طراحی خانه برای اقوام و دوستان کرد و سپس به استخدام دفتر

ساختمان دانشگاه تهران در آمد وی پس از چندی با مهندس آفتاندالیان ، سیحون وغیاثی در یکی از

آتلیه های معماری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران تحت ریاست مهندس فروغی به کار تدریس

پرداخت.

دفتر فرمانفرمائیان علاوه بر طراحی معماری در طراحی شهری و شهر سازی نیز وارد فعالیت شد از جمله

در سالهای ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۴ کلیه کارهای غیر صنعتی کنسرسیوم نفت شامل شهرسازی ،مدرسه سازی ،

خانه سازی و ساخت دفاتر اداری در مناطق نفت خیز را بر عهده داشت و شهر سازی و خانه سازی

مجموعه مس سرچشمه کرمان ، شرکت خانه در کرج ، شرکت خانه در اصفهان و شرکت خانه در شرق

تهران را انجام داد . اما شناخته شده ترین فعالیت شهرسازی او تهیه نقشه جامع شهر تهران با همکاری

ویکتور گرون است که پس از حدود چند دهه که از تهیه طرح جامع می گذرد هنوز دستگاه شهر سازی

کشور موفق به تجدید نظر در این طرح و تهیه طرح جدید که برای هماهنگی با تغییرات شگرف سی ساله

اخیر لازم است نشده است .

عبدالعزیز فرمانفرمایان هم اکنون در پاریس فعالیت حرفه ای خود را ادامه می دهد، وی در پاسخ به این

سوال که در پاریس چه میکند می گوید :

” من چه می کنم ؟ من دق میکنم . من فکر تهران را می کنم ،‌فکر کار رو میکنم . من زیاد پیر شدم برای

اینکه بتونم کار بکنم ولی با وجود این ، آدم فکر میکنه ، فکر میکنه که اگه تهران بودم چیکار میکردم . “

عبدالعزیز فرمانفرمائیان مروری بر ربع قرن معماری دوره اخیر ( تعدادی از پروژه های طراحی شده در

دفترش‌) :

Ö         طراحی و نظارت مسجد دانشگاه تهران

Ö         طرح ساختمان راکتور اتمی دانشگاه تهران

Ö         طراحی استادیوم یکصد هزار نفری آزادی تهران

Ö         ساختمان شرکت نفت

Ö         برجهای سامان

Ö         برجهای ونک پارک

Ö         ساختمان بورس

Ö         دانشکده دامپزشکی

Ö         کاخ مادر سعد آباد

Ö         کاخ نیاوران

Ö         موزه




زندگی نامه نادر اردلان

زندگی نامه نادر اردلان

نادر اردلان  معماری پرکار محقق و معلمی تواناست او در ایران متولد شد و در سن هفت سالگی همراه خانواده اش به ایالات متحده امریکا سفر کرد او ۱۸ سال از زندگی اش را به تحصیل در امریکا گذرانده و کارش را با اسکیدمور اونیگز مریل در سانفرانسیکو آغاز کر و در سال ۱۹۶۴ به ایران بازگشت و به دنبال آن موقعیتی را به عنوان ریاست بخش معماری شرکت نفت در میادین نفتی ایران پذیرفت او به همراه خانواده اش به مسجد سلیمان رفت جایی که اولین چاههای نفت در خرابه های معابد زرتشتیان کشف شده بوند او در آنجا مدت ۲ سال ساختمانهای زیادی را طراحی کرد .

 

نادر اردلان مقدار زیادی از آگاهی اکولوژیکی خود را در طی همکاری نزدیک با یان مک هارگ که کتاب طراحی با طبیعت را به رشته تحرر در آورده پرورش داده تجربه او با اکولوژی به مدت جهار سال الی پنج سال تجربه هیجان آوری بود که اداره محیط زیست به او و یان مک هارگ ماموریتی برای طراحی پارک محیط زیستی در تهران ماموریت داد از جمله تاثیر گذار ترین معلمان او می توان به  لویی کان اشاره کرد که در سالهای تحصیل او کان برخی از مهمترین کارهایش را می ساخت  نادر اردلان بعد از مدتی با لویی کان کارش را شروع کرد این کان بود که توصیه نامه هایی را با انتشارات دانشگاه شیکا گو نوشت که حس وحدانیت می باید چاپ شود . تفکرات کان د رابره اعتدال و غیر اعتدال خصوصا تا زمانی که به کارش در ایالات متحده و هند و بنگلادش مربوط بود اثر شدید و مهمی در تفکر طراحی نادر اردلان داشت و تاثیر غیر اعتدال بود که او آن را در فرهنگ ایرانی و طی مطالعه اجمالی موسیقی – صنایع -ادبیات – شعر – طراحی باغ- و در نهایت معماری گذشته ایران کشف کرد. محیطهای بسیار گرم و خشک و نیمه مرطوب بود که سر آغاز  اندیشیدن اردلان درباره معماری سازگار با محیط شد . او به زودی نارسایی تحصیلات امریکایی  خود را یاف که برای به عهده گرفتن طراحی مناسب با فرهنگ آماده نساخته بود .

در آن زمان رومن گیرشمن –باستان شناس بزرگ فرانسوی در خرابه های معابد آتش زرتشتیان مشغول حفاری بود و اساسا روی ساختمانها وسایتهای هخامنشیان و ساسانیان کار می کرد نادر اردلان در انتها و در ترسیم پلانهای بعضی از یافتها به گیرشمن کمک کرد . البته بعد ها کمک های شایان نادر اردلان در طراحی موزه هنرهای معاصر تهران به کامران دیبا را نمی توان از خاطر برد .

او هر گز به مطالعه معماری ایران در یک دوره تاریخی مبادرت نکرد او به سرتاسر این چشم انداز علاقهمند بود او از غارهای خطی شمال ایران تا مارلیک (قرن نهم تا هفتم قبل از میلاد )شروع کرد و بقایای خارق العاده ای در اصفهان و کاشان دوره اسلامی رسید و بعد از آن دوره قاجار و به ویژه ساختمانهاییکه مادر بزرگ او در آنها زندگی میکرد و آنجا بزرگ شده بود .

در سالهای ۱۹۷۰ بود که او در دانشگاه تهران تدریس میکرد و در آن سال بود که به فکر راه انداختن چند کنفرانس بین المللی افتاد  او در سال ۱۹۷۰ اولین کنگره بین المللی معماران در ایران و در اصفهانبا کمک چند نفر از دوستانش در حرفه معماری و همکاری وزارت مسکن و شهرسازی ایران شکل گرفت مهمانان این کنفرانس : لویی کان – پال رودولف- باک مینستر فولر – و جمعی از مغزهای عالی  را به مشارکت دعوت کرد موضوع کنفرانس نمایش امکان بالقوه تقابل خلاق بین سنت و تکنولوژی بود اما تلاشهای بی پایان نادر اردلان چهار سال بعد در پرسپولیس هم ادامه داشت و او چنین گردهمایی را در شهر پارسه برپا کرد .

ماندالا در سال ۱۹۷۲ برای انجام سک معماری بر اساس موضوعات و تحقیقاتی که او با آن مرتبط بود شکل گرفت . ماندالا از این رو انتخاب شد که ایده کلمه یکپارچه کردن دوباره اجزا با کل بود اردلان در این رابطه چنین می گوید : جامعه ای را تصور میکردیم که تاریخ افکار و معماری  آن گسسته شده بود و باید دوباره در یک سنتز جدید گذاشته می شد در گسترش این ایده سنتز های هماهنگ سنت و تکنو لوژی هم از طریق انتشارات و هم کار ساختمانی  در حال ایجاد یک همکاری خاصه برای آن زمان بودیم .

در پایان به تلاشهای بی پایان نادر اردلان برای معرفی معماری ایران دست مریزاد می گوییم . آقای اردلان معمار و محقق خستگی ناپذیر مچکریم . معماری ایران امثال نادر اردلان را کم داشته  مهره هایی که  می باید به جستجوی تاریخ ایران و تاریخ معماری ایران می پرداختند  و این گوهر بی مانند را به نسل های بعدی میدادند کم کاری کردند  نسل امروز که نگارنده خود جز این نسل است با معماری پر از چالشی به نام معماری ایران رو به روست . براستی چرا اینگونه ایم؟ مدتهاست که دلخوشی مان چند بنا از  اجدادمان شده . نه معماری امروز آن قوام دیروز را  دارد نه شکوه آن را . ای کاش مهرهایی چون نادر اردلان  پیشتر ها در آسمان معماری ما ظهور پیدا میکردند  و می درخشیدند و درخشیدنشان همچنان ادامه دار بود بعد از نادر اردلان و عبدالحمید اشراق همچنان ستاره ها پر فروغ تر از دیروز سر بر می آوردند .

 





زندگینامه هادی تهرانی


زندگینامه هادی تهرانی

او استعداد و خلاقیت فراوانی در این رشته از خود نشان می‌داد. در سال ۱۹۹۱ همراه با دو تن از معماران خبره آلمانی به نام (جینز بوت) و (کایریشتر) دفتر معماری (BRT) را در هامبورگ تاسیس کردند که امروزه با ۱۰۴ کارمند، به عنوان معروفترین و بهترین دفتر معماری در اروپا در حال فعالیت است. این دفتر در زمان تاسیس، فقط ده کارمند داشت. امروزه طرح‌ها و پروژه‌های بدیع و باشکوه تهرانی نه تنها در شهرهای آلمان از جمله مونیخ، کلن، فرانکفورت، هامبورگ، برلین و… بلکه در بسیاری از شهرهای توریستی دنیا از جمله دوبی، مسکو، استانبول، رم و… به چشم می‌‌خورد. کارهای او در سطح بین‌المللی، الگو و نمونه است. مردم آلمان به تهرانی علاقه زیادی دارند و برایش احترام زیادی قایل هستند.

پروژه‌های مهم

یکی از عوامل کلیدی در موفقیت تهرانی، استفاده فراوان از شیشه در نمای ساختمان است. در اکثر کارهای او از کف تا سقف، شیشه به کار رفته است؛ چرا که او معتقد است سه عامل در ساختمان بسیار مهم است: نور، هوا و چشم‌انداز اتاق. او سعی می‌‌کند با به‌کار بردن شیشه، ساختمان را از نظر این عوامل در بالاترین سطح استاندارد قرار دهد. از جمله کارهای او سازه عظیم (Berliner Bogen ) (قوس برلین) می‌‌باشد که ساختمانی کمانی شکل و تمام شیشه‌ای است. ارتفاع قوس فولادی این ساختمان ۱۴۰ متر است و روی یک رودخانه بنا شده است. زمین این ساختمان تا مدتی از نظر بسیاری از معماران و متخصصان، غیر قابل ساخت بود اما از آنجایی که تهرانی علاقه زیادی به کارهای نشدنی دارد و دوست دارد هر کار غیرممکنی را به ممکن تبدیل کند با بررسی و تلاش فراوان توانست این سازه عظیم را بنا کند که امسال به عنوان بهترین ساختمان تجاری جهان شناخته شد. یکی دیگر از کارهای شگفت‌آور او تاسیس ساختمان اداری )Doppelxx( در هامبورگ است که در سال ۲۰۰۱ به عنوان بهترین ساختمان اداری جهان شناخته و برنده جایزه ویژه‌ این رشته شد. او همچنین از طراحان و معماران جزایر مصنوعی (نخل دوبی) است که تاثیر به‌سزایی در موفقیت این پروژه داشت. ایستگاه عظیم راه‌آهن فرانکفورت، ایستگاه مرکزی راه‌آهن (هانوفر) و بسیاری از ساختمان‌های اداری و تجاری مهم آلمان از دستاوردهای این معمار موفق است. او از زمان تاسیس دفتر معماری (BRT) بیش از چهل پروژه عظیم را طراحی و تاسیس کرده و در سه مسابقه از ۲۸ مسابقه بزرگ جهانی که در زمینه معماری برگزار شده برنده بوده است. یکی از پروژه‌های عظیمی که اخیرا تهرانی به دست گرفته، ساخت بزرگ‌ترین پاساژ اروپاست که چهارصد میلیون یورو اعتبار برای آن در نظر گرفته شده است. هادی تهرانی عقاید خاصی دارد؛ او معتقد است ساختمان‌ها دارای هویت‌اند و ما در کنار آنها احساس هویت بیشتری می‌‌کنیم و باید طوری معماری شوند که احساس خوبی از آنها دریافت کنیم. کارهای او در بالاترین حد استاندارد قرار دارد. تهرانی در مصاحبه‌ای که با مجله(Wild) انجام داد در مورد رموز موفقیت خود این‌طور گفت: من همه را‌ه‌ها را به روی خودم باز می‌‌بینم و هیچ‌کاری از نظر من نشدنی نیست. او اضافه کرد: من به محیط اطرافم توجه زیادی دارم. از آنها الگو گرفته و طرح‌های خود را ارایه می‌‌دهم. من تنها معماری هستم که در دفتر کارم کامپیوتر ندارم و به آن اعتقاد ندارم و فقط به هوش و توانمندی‌های ذهنی تکیه می‌‌کنم. تهرانی هوش فوق‌العاده و ذهن خلاقی دارد و اکثر افرادی که با او ارتباط دارند این موضوع را دریافته‌اند.

تهرانی طراح موفق
یکی از موضوعاتی که تهرانی را خیلی ناراحت می‌‌کند استفاده از وسایل معمولی است که در ساخت آنها دقت لازم نشده و بسیار سطحی طراحی شده‌اند. او می‌‌گوید وقتی یک معمار با تلاش فراوان، ساختمانی را با بالاترین سطح معماری و به زیباترین شکل ممکن احداث می‌‌کند باید وسایلی که در این ساختمان به کار می‌‌رود نیز در بالاترین سطح استاندارد و طراحی فوق‌العاده باشد. همین موضوع سبب علاقه هادی به طراحی وسایل روزمره از میز و صندلی گرفته تا کیف و فنجان و… شده است.او در این زمینه نیز استعداد فوق‌العاده‌ای دارد. او همه این وسایل را زیر ذره‌بین می‌‌برد، تمام اشکالات آن ها را می‌‌گیرد و طرح‌هایی نو و بدیع ارایه می‌‌دهد. او معتقد است (یک معمار خوب باید یک طراح خوب هم باشد.) وی با بسیاری از طراحان آلمانی از جمله پروفسور (هانس اولدیش) و مهندس (اولدیش نتر) ارتباط داشته و درصدد است یک شرکت طراحی لوازم اداری به نام (T+B) را تاسیس کرده و تمام لوازم آن را با بالاترین سطح کیفیت طراحی کند. یکی از ایده‌های جالبی که تهرانی در ذهن دارد ساخت وسایل اداری تاشو است که مانند لب‌تاپ در یک جعبه جا شود. به این صورت می‌‌توان از یک اتاق، در آن واحد هم به عنوان اتاق کار، هم اتاق خواب و هم اتاق نشیمن استفاده کرد، به طوری که وسایل مورد نیاز هر کدام از این اتاق‌ها در یک چمدان جمع می‌‌شود و در صورت نیاز از آن استفاده می‌‌شود. تهرانی در سال ۱۹۹۸یک ساختمان برای خود ساخت و تمام وسایل آن را با سلیقه خود طراحی کرد. او مجرد است و همراه با دو تن از دوستان معمارش در این ساختمان زندگی می‌‌کند. تهرانی همچنان به آینده‌ای درخشان فکر می‌‌کند.